نام کتاب : دلائل الصدق لنهج الحق ( فارسي ) نویسنده : الشيخ محمد حسن المظفر جلد : 1 صفحه : 309
مقضى خداوند متعال مرضى او هم هست . زيرا فعل اختيارى يك چيز بر اراده و رضاى بدان متوقف است و اگر بنده از آن ناخشنود باشد ، از چيزى ناخشنود خواهد بود كه خداوند اراده كرده ، بدان رضايت دارد . اگر اشكال شود كه از جمله مقضيات خداوند متعال جهل بندگان و ملكات بد آنان مثل ترس و بخل مىباشد كه امورى است كه در مذمت و عدم رضاست بدان ، همگان اتفاق نظر دارند و اخبار وارد هم بر آن دلالت دارد . پس بايد پذيرفت كه بين قضا و مقضى از لحاظ رضايت و عدم رضايت تلازمى وجود ندارد ، گوييم : مذمت جهل و عدم رضايت بدان از حيث اصل وجود آن نيست . براى همين است كه جهل طفل مورد مذمت و سخط قرار نمىگيرد . بلكه مذمت جهل از حيث بقا و استمرار آن براى كسى است كه مىتواند آن را از خود دور كند . بقاى بر آن مستند به خود بنده است . اينكه مذمت ترس و بخل و عدم رضاى بدان نيز از حيث آثار است كه مستند به بنده اى است كه مىتواند از آن به دليل قبح آن اجتناب كند و خود را بر خلاف آن عادت دهد و حتى قادر است كه اين ملكه را به ملكات مخالف تبديل كند . پس اصل وجود جهل ، ترس و بخل مرضى خداوند و بقا و آثار آن مورد سخط و ناخشنودى خداوندگار است . مرضى ( اصل وجود ) مستند است به خداوند متعال و مسخوط ( بقا و آثار ) مستند است به بنده . مطلب هفتم : خداوند به سبب فعل خود ، كسى را عقاب نمىكند مصنّف - طاب ثراه - مىگويد : اماميه و معتزله عقيده دارند كه خداوند متعال بندگان را به سبب فعل خود عقاب و ملامت نمىكند امّا اشاعره مىگويند : خداوند متعال بنده را به سبب فعل بنده عذاب نمىكند ليكن خودش در ميان آنان ، كفر انجام مىدهد و سپس بندگان را به سبب آن عذاب مىكند ، در ميان آنان سبّ و شتم خدا و پيامبران را انجام مىدهد و آنگاه آنان را به سبب آن عقاب مىكند ، روى گردانى از طاعات و ياد خدا و ذكر احوال قيامت را در ميان آنان مىآفريند و سپس مىگويد : * ( « فَما لَهُمْ عَنِ التَّذْكِرَةِ مُعْرِضِينَ » ) * [1] . اين شديدترين و بليغترين نوع ظلم و جور است - تعالى الله عن ذلك علوا كبيرا - خداوند مىفرمايد : * ( « وَما رَبُّكَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ » ) * [2] ، * ( « وَمَا الله يُرِيدُ ظُلْماً لِلْعِبادِ » ) * [3] ، «