اين آيه در شأن قوميست از احبار يهود كه از روى عناد به پيغمبر صلَّى اللَّه عليه و آله نگرويدند با آنكه رسالة او را بيقين ميدانستند و بجهة حسد كتمان آن نمودند يا از براى جنس است و شامل هر كه مصمم باشد بر كفر و غير آن از كفارى كه متشكك و متردد باشند و بعد از آن غير مصر را جدا ساخته از اهل اصرار بمسند به كه ان سواء عليهم است و كفر در لغة بمعنى ستر نعمة است و اصل آن كفر است بفتح كه بمعنى ستر است و منه قيل ( للزارع و الليل كافر و لكمام الثمرة كافور ) و در شرع انكار آن چيزيست كه معلوم الضروره باشد كه پيغمبر صلَّى اللَّه عليه و آله و سلَّم آن را از نزد حق تعالى آورده و اينكه لبس غيار كه علامة اهل ذمه است و شد زنار و مانند آن آن را از علامات كفر ميگويند بجهة آنست كه آنها دلالت بر تكذيب ميكنند چه هر كه مصدق پيغمبر صلَّى اللَّه عليه و آله است جرأت بر آن نميكند ظاهرانه بجهة آنكه آنها كفرند فى نفسه و سواء اسمى است بمعنى استوا كه منعوت به است كه واقع ميشوند مانند مصادر منعوت بها كما قال اللَّه تعالى تَعالَوْا إِلى كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَبَيْنَكُمْ اى كلمة مستوية و مرفوعست به آنكه خبر آن است و ما بعد آن مرتفع به بر فاعليه كانه قيل ( ان الذين كفروا مستو عليهم انذارك و عدمه ) و يا به آنكه خبر ما بعد خود باشد و معنى اين كه ( انذارك و عدمه متساويان عليهم ) و فعل گاهى ممتنع است كه مخبر عنه واقع شود كه مراد به آن تمام معنى موضوع له ان باشد اما اگر مراد لفظ آن باشد و يا مطلق حدث مدلول عليه ضمنا بر سبيل اتساع مانند اسم خواهد بود در اضافه و اسناد اليه كقوله تعالى وَإِذا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا اى هذا القول و قوله يَوْمُ يَنْفَعُ الصَّادِقِينَ صِدْقُهُمْ اى نفع الصادقين و قولهم ( تسمع بالمعتدى خير من ان تراه ) اى سماعك پس اينجا نيز جمله استفهاميه در تاويل هذا اللفظ است و يا بمعنى انذار و عدول از مصدر بفعل در اينمقام بجهة آنست كه فعل متضمن ايهام تجدد است و بجهة حسن دخول همزه وام بر آن از براى تقرير معنى استوا و تاكيد آن چرا كه همزه و ام را مجرد ساختهاند از معنى استفهام براى افادهء مجرد استوا هم چنان كه مجرد گردانيدهاند حرف ندارند از طلب از براى افادهء مجرد تخصيص در اينقول كه ( اللهم اغفر لنا ايتها العصابة اى اخص بهذا النداء الجماعة ) چه حرف ندا مستعمل است از براى ندا و اختصاص و معنى ندا از آن مسلوب شده و بر معنى اختصاص باقى مانده و ( ايتها العصابة ) تفسير نون لنا است كانه قال ( اللهم اغفر لعصابة ) واى منادى است و عصابه تفسير آن پس در اين مقام نيز همزه وام كه بمعنى استفهامند و سويه را از معنى استفهام مجرد ساختهاند و آن را بر معنى سوية باقى گذاشتهاند براى تقرير و تاكيد استوا و معنى استواء انذار و عدم آن در علم مستفهم است چه او عالم است بثبوت احد امرين كه آن يا انذار است و يا عدم آن و لكن لا بعينه و اين هر دو معلوم اويند بعلم غير معين و انذار بمعنى مطلق تخويف است و مراد به آن اينجا تخويفست از عقاب حقتعالى و اقتصار بر ذكر انذار و عدم ذكر ( ابشرتهم ام لم تبشرهم