به اين نموده شد و در كنز العرفان آورده كه محققان گفتهاند كه ممكن است استدلال بر تحريم خمر در همهء ازمنه بهر يك از آيات اربعه كه مذكور شد ( اما اولى ) زيرا كه فرموده كه تَتَّخِذُونَ مِنْه سَكَراً وَرِزْقاً حَسَناً چه وصف رزق به حسن كه قسيم سكر است از ادل دلايل است بر آنكه مسكر حلال نيست و نبوده و اگر نه مختص نميشد وصف حسن برزق اگر گويند اين آيه در معرض امتنان واقع شده و او سبحانه بمحرم امتنان نمينمايد پس در اول اسلام حلال بوده و بآيهء إِنَّمَا الْخَمْرُ حرام شده گوئيم مراد امتنان او است بخلق اصول آن كه ثمراتست و صلاحيت انتفاع به آن بر وجوه متعدده است كه جايز است در شرع ( و اما ثانيه ) زيرا كه در آن اخبار فرموده كه تعاطى خمر اثم كبير است و اثم از كباير است بدليل قوله تعالى وَمَنْ يَكْسِبْ خَطِيئَةً أَوْ إِثْماً الخ و مع ذلك متصف به آن شده جهت مبالغه و اما ثالثه زيرا كه در آن بيان فرموده كه سكر منافى صلاة است و صلاة واجبست و وجوب احد متنافيين مستلزم تحريم ديگريست زيرا كه امر بشىء مستلزم نهى است از ضد آن هم چنان كه در اصول مقرر شده و اما رابعه ظاهر الدلاله است بر تحريم و مزيت تفصيل و تبيين آن در موضع خود سمت ذكر خواهد يافت و سيد مرتضى علم الهدى قدس سره استدلال فرمود بر تحريم خمر و هر مسكرى بآية خامسه و هى قوله فى الاعراف قُلْ إِنَّما حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَما بَطَنَ وَالإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ چه مراد باثم خمر است لقول الشاعر ( شربت الاثم حتى ضل عقلى كذاك الاثم يفعل بالعقول ) و مراد بما ظهر زنا است با ذوات الاعلام و ما بطن با مستترات و لواطه و بعد از آن فرموده كه آنچه مفسران و فقهاى عامه گفتهاند كه خمر حلال بوده قوليست باطل باجماع ما و نقل صحيح از ائمه ما صلوات اللَّه عليهم و اين كه پيغمبر ( ص ) خمر را ام الخبائث گفته صريحا دلالت مىكند بر تحريم آن در جميع ازمان و بدانكه ميسر اسمى است جامع جميع قمارها حتى لعب بچهارده خانه و نرد و شطرنج و بيض و جوز و امثال آن و اين قول مرويست از ائمه هدى و از ابن عباس و ابن مسعود و مجاهد و قتاده و حسن و در خبر است كه أمير المؤمنين عليه السّلام بر قومى بگذشت كه شطرنج مىباختند فرمود ما هذِه التَّماثِيلُ الَّتِي أَنْتُمْ لَها عاكِفُونَ پس پارهء خاك برگرفت و در آن ميان انداخت و گفتهاند كه در هر موضعى كه اين كار كنند چون نيك ملاحظه كنند گرد و خاك آنجا پيدا شود و اگر چه جايى باشد كه اصلا مظنه خاك در آن نباشد و در كشاف از أمير المؤمنين عليه السّلام روايت كرده كه ان النرد و الشطرنج من الميسر و از پيغمبر ( ص ) روايت كرده كه اياكم و هاتين الكعبتين المشومتين فانهما من ميسر العجم يعنى بپرهيزيد از اين دو كعب شوم كه نرد و شطرنج است پس بدرستى كه اين هر دو از قمار اهل عجم است آوردهاند كه عمرو بن جموح در نوبت اول كه سؤال كرد از مال منفق جواب در تعيين مصارف آن واقع شد چنان كه گذشت ديگر باره گفت يا رسول اللَّه دانستم كه صدقه بكه ميبايد داد اما نميدانم كه چه دهم حق سبحانه اين آيه فرستاد كه * ( وَيَسْئَلُونَكَ ) *