حال آنكه جايز نيست كه حقتعالى تخليه ارض نمايد از حجت خود بر خلقان گوئيم ميتواند بود كه حق منحصر بوده باشد در يك كس يا در جماعت قليله كه ممكن نبوده باشد ايشان را اظهار دين به جهت خوف و تقيه و هيچ كدام اقتدا بايشان نكرده باشند به جهت غلبيه كفار و در قول ثانى نيز اختلافست كه در چه زمان بوده ابن عباس و قتاده گفتهاند كه آن ما بين آدم و نوح بوده كه ده قرنست و بعد از آن اختلاف كردهاند و واقدى و كلبى گفتهاند كه مراد اهل سفينه نوحاند در حينى كه حق سبحانه خلقان را غرق گردانيده بود و بعد از آن اختلاف نمودند و از ابى جعفر مرويست كه قبل از نوح مردمان بر فطرت اسلام بودند و متعبد به آنچه در عقول ايشان مركوز بود و مهتدى نبودند بنبوت و شريعت و بعد از آن حق سبحانه بعث پيغمبران فرمود و انزال كتب نمود و احكام شريعت را تعليم ايشان كرد بعد از آن بجهة تسلية خاطر حضرت رسالت و تشجيع اهل ايمان بر ثبات نمودن بر مخالفت اهل عناد و طغيان بيان اذيت و آزار مؤمنان امم سابقه ميفرمايد كه از كفار روزگار بايشان رسيد و ميفرمايد كه * ( أَمْ حَسِبْتُمْ ) * آيا مىپنداريد خطاب به حضرت رسالت ص است و ساير مؤمنان و ام منقطعه است و معنى همزه در آن براى انكار است يعنى مپنداريد اى مهاجرانى كه ترك خانمان كردهايد و در محنت فاقه و كربت غربت گرفتار شدهايد و متحمل مشقت و اذيت گشتهايد از كفار تبه روزگار * ( أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ ) * آنكه درآئيد ببهشت * ( وَلَمَّا يَأْتِكُمْ ) * و حال آنكه نيامده بشما * ( مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ ) * حال آن كسانى كه پيش از شما گذشتهاند كه از غاية شدة آن مثل مردمان گشتهاند يعنى مانند آن محنت و اذيت نكشيدهايد و مثل آن مشقت و بلية نچشيدهايد مراد بلاياى پيغمبران و صديقان است و متابعان ايشان اصل ( لما يأتكم لم ياتكم ) است كه ما بر آن زياد شده و در آن معنى توقع است و لهذا قد را در مقابل آن گردانيدهاند و محصل آيه آنست كه مپنداريد كه رايگان ببهشت رويد بىآن كه بشما رسيده باشد اذيت و آزارى كه پيش از اين دوستان خدا از دست كفار كشيدند و قوله * ( مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ ) * استينافست از براى بيان آزار اهل توحيد از امم سابقه يعنى رسيد بايشان سختى و ناكامى در دنيا * ( وَالضَّرَّاءُ ) * و بيمارى و شكستگى و گرسنگى در آثار آمده كه در ميان مكه و طايف هفتاد پيغمبر را يافتند كه سبب فوت ايشان گرسنگى بوده و در حديث آمده كه سختترين بلاها متوجه انبيا است و نكته ما اوذى نبى مثل ما اوذيت مؤيد اين قول است و گويند بأساء نقيض نعماء است و ضراء نقيض سراء و يا بأساء قتل است و ضراء فقر حاصل كه انبياء و ساير مؤمنان بمحنة