responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير كبير منهج الصادقين في الزام المخالفين ( فارسي ) نویسنده : الملا فتح الله الكاشاني    جلد : 1  صفحه : 42


مقاصد و حوائج نه از غير تو و نزد بعضى معنى آنست كه تو را ميپرستيم به جهت دخول جنان و از تو يارى ميخواهيم به جهت خلاصى از نيران و در انوار گفته كه حقتعالى اول كلام خود را مبتنى ساخته بر آنچه مبادى حال عارفست از ذكر و فكر و تأمل در اسماء او و نظر در آلاء و نعماء او و استدلال بصنايع او بر عظم شأن او و غلبية سلطنت او و بعد از آن نفقيه او نموده به ذكر آنچه منتهاى امر او است كه آن خوض بنده است در لجهء وصول و دخول او در اهل مشاهده بر وجهى كه گويا عيانا وى را مىبينند و با او مناجات مىكنند و از عادة عربست تفنن در كلام و عدول از اسلوبى باسلوبى ديگر جهت تجديد كلام و تنشيط سامع پس از خطاب بغيبت عدول ميكنند و از غيبت بتكلم و به عكس كقوله تعالى حَتَّى إِذا كُنْتُمْ فِي الْفُلْكِ وَجَرَيْنَ بِهِمْ و قوله وَاللَّه الَّذِي أَرْسَلَ الرِّياحَ فَتُثِيرُ سَحاباً فَسُقْناه و قول امرء لقيس ( تطاول ليلك بالاثمد ) ( و نام الخلى و لم ترقد ) ( و بات و باتت له ليلة ) ( كلية ذى العائر الارمد ) ( و ذلك من نبأ جاءني ) ( و خبرته عن ابى الاسود ) كه در اين سه بيت سه التفات است و ايا ضمير منصوب منفصل است و آنچه ملحق است به او از يا و كاف و ها حروفند كه از براى بيان تكلم و خطاب و غيبت زياده گردانيده‌اند و محلى از اعراب ندارند مانند تاء انت و كاف أ رأيتك و نزد خليل ايا مضاف است به حروف مذكوره و احتجاج او بچيزيست كه از بعضى عرب حكايت كرده كه ( اذا بلغ الستين فاياه و ايا الشواب ) اى احذر من جماع الشواب و اگر ضمير ميبود مضاف واقع نميشد و جواب از اين آنست كه اين شاذ است و غير معتمد عليه و نزد بعضى حروف مذكوره ضمايرند و ( ايا ) ما يعتمد به چه آن حروف چون از عوامل منفصل شدند متعذر است نطق به آنها پس ( ايا ) را به آن منظم مىسازند تا به جهت آن مستقل شوند و نزد جمعى ديگر ضمير مجموع آنست و عبادة عبارت است از اقصاى غايت خضوع و تذلل و منه طريق ( معبد اى مذلل و ثوب ذو عبدة اذا كان فى غايت الصفاقة ) و لهذا مستعمل نيست مگر در خضوعى كه از براى او سبحانه است و استعانت طلب معونة است و آن يا ضرورية است يا غير ضرورية ضرورية آنست كه فعل بدون آن حاصل نشود مانند اقتدار فاعل بفعل و تصور او آن را و حصول آلت و مادة كه فاعل به آن آلت در مادة عمل كند و نزد اجتماع اين امور فاعل متصف باستطاعت مىشود و صحيح است كه مكلف به آن فعل شود و غير ضروريه تحصيل آن چيزيست كه بواسطهء آن فعل بر وجه سهولت و يسير باشد مانند راحله در سفر مر كسى را كه قادر بر مشى باشد و يا تحصيل آن چيزى كه مقرب فاعل باشد بفعل و حث او نمايد بر آن و اين قسم صحت تكليف موقوف بر آن نيست و مراد باستعانت يا طلب معونة است در همهء مهمات و يا در اداء عبادات و ضمير مستكن در اين دو فعل راجع است بقارى و كسانى كه باويند از حفظه و اهل جماعت يا راجع به او و ساير موحدين و درج كردن قارى عبادت خود را در تضاعيف عبادت ايشان و خلط

نام کتاب : تفسير كبير منهج الصادقين في الزام المخالفين ( فارسي ) نویسنده : الملا فتح الله الكاشاني    جلد : 1  صفحه : 42
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست