واسطه است در ايصال نعم زيرا كه ذات نعم و وجود آن و قدرت بر ايصال آن وعلهء داعيهء باعثه بر آن و تمكن از انتفاع به آن و قوايى كه به آن انتفاع حاصل مىشود و غير آن همه از مقدورات الهىاند و كسى ديگر بر آن قدرت ندارد و ديگر آنكه چون رحمن دلالت بر جلايل نعم و اصول آن مىكند پس ذكر رحيم در عقب واقع شده تا متناول هر چيزى باشد كه از آن خارج مىشود از دقايق و لطايف آن كه متفرعست بر آن تا تتمه و رديف آن باشد يا به جهت محافظت برؤس آيات و اظهر آنست كه رحمن غير منصرف است و اگر چه اختصاص آن به او سبحانه مانع آن است كه او را مؤنثى باشد بر وزن فعلا يا فعلانه به جهت الحاق آن بفعلان غير منصرف چه اغلب اوزان فعلان غير منصرف است و تخصيص بسمله به اين اسماء بجهة آنست كه تا بنده عارف شود به آنكه كسى كه مستحق آنست كه مستعان به باشد در مجامع امور معبود حقيقى است كه معطى جميع نعم عاجل و اجل و جليل و حقير است تا من جميع الوجوه متوجه جنات قدس شود و متمسك بحبل توفيق او شده سر او علانية مشغول شود بذكر او و استمداد نمايد به او از غير او در جميع مقاصد و در مجمع البيان آورده كه رحمن و رحيم موضوعند از براى مبالغه مشتق از رحمة بمعنى نعمة الا آنست كه مبالغه در فعلان بيشتر است از فعيل و از ابى عبيده حكايت كردهاند كه رحمن بمعنى ذو الرحمة است و رحيم بمعنى راحم و تكرار آن به جهت ضربى از تاكيد است و آنچه مرويست از ابن عباس كه انهما اسمان رفيقان احدهما ارق من الآخر فالرحمن الرقيق و الرحيم العطاف على عباده بالرزق و النعم محمول است به آنكه حقتعالى رجاعست بر بندگان بفضلى بعد از فضلى و نعمتى بعد از نعمتى و تعبير آن به اين معنى بجهة آنست كه حقتعالى موصوف برقة نميشود چنان كه گذشت و آنچه از تغلب روايت كردهاند كه لفظ رحمن عربى نيست بدليل قوله تعالى قالوا و ما الرحمن چه كفار انكار آن نمودهاند و اگر لفظ عربى ميبود معروف ايشان ميبود غير صحيح است بجهة آنكه اين لفظ مشهور است نزد عرب و در اشعار ايشان بسيار واقع شده انتهى كلامه و نزد بعضى مبالغه رحيم از رحمن بيشتر است و دليل ايشان آنست كه از عكرمه نقلست كه رحمن يك جزو رحمتست و رحيم صد جزء و اين معنى مأخوذ است از قول حضرت رسالت صلَّى اللَّه عليه و آله كه خداى را صد جزء رحمتست و از جمله آن يك جزء را به زمين نازل ساخته و در ميان خلايق قسمت نموده و هر شفقتى و مرحمتى كه بندگان در حق يكديگر ميكنند از آن يك جزء است و نود و نه جزء ديگر را در خزينهء احسان خود ذخيره نهاده تا در آخرت آن يك جزء پراكنده را اين نود و نه جزء ضم كند و آن را صد جزء كامل ساخته بر بندگان نثار كند و از امام جعفر صادق ( ع ) مرويست كه رحمن اسمش خاص است به اين معنى كه لفظ آن را بر غير خدا اطلاق نميكنند و لهذا در يلى لفظ اللَّه كه از اسماى مختصهء او سبحانه است واقع شده و صفتش عام كه آن مطلق بخشش است در دنيا و رحيم اسمش عام است به اين طريق كه بر غير خدا نيز اطلاق ميكنند و صفتش خاص كه آن بخشش است در آخرت و ابو سعيد خدرى