پس از آن قسمت ديگر تعليم ميفرمود و تا يك قسمت را بدرستى فرا نميگرفتيم قسمت ديگر را بما نميآموخت و چون قرآن را فرا گرفتيم تمام علم قرآن را هم يادداشتيم . عبد اللَّه عبّاس گفته است : هر كه قرآن بخواند و تفسير آن را نداند شخص بى سوادى است كه نمىفهمد چه ميگويد .
ابو سعيد رملىّ گفته است در مكّه نزد فضيل بن عياض رفتيم و به او گفتيم بما حديثى تعليم بنما گفت : كلام خدا را ضايع گذاشتهايد آمدهايد حديث فضيل بشنويد ؟ گفتيم قرآن را آموختهايم گفت : يا سبحان اللَّه در علم قرآن عمرهاى شما و فرزندان شما و فرزندان فرزندان شما نميتوانيد به آخر برسيد و اگر به آن مشغول شويد از كلام فضيل و غير فضيل مستغنى شويد .
طبرى در مقدّمه ى تفسير خود : از عوف شنيدم كه او نقل كرد به چند واسطه از يزيد فارسى از ابن عبّاس كه گفت : از عثمان پرسيدم : چرا ميان سوره ى انفال و برائة بسم اللَّه ننوشتيد ؟ گفت : هر وقت آية نازل ميشد پيغمبر نويسنده ها را احضار مىفرمود و دستور ميداد آن را در فلان قسمت سوره اى كه فلان مطلب ياد شده است بنويسد سوره ى انفال در اوايل هجرت بمدينه نازل شد و سوره ى برائت در اواخر زندگى پيغمبر ص نازل شد و مطالب هر دو شبيه و مناسب با يكديگر بود و پيغمبر جاى آن را معيّن نفرموده بود من پنداشتم اين سوره جزء آن است متّصل نوشتم بدون بسم اللَّه .
تفسير القرآن ترجمه ى فخر داعى : آنچه زيد بن ثابت نوشته است به همان حال باقى مانده است و تغييرى در آن راه نيافته است و عثمان همان رسم الخطَّ را باقى گذاشت و تا اين حد در آن اصرار ورزيدند و غلوّ نمودند كه اختيار رسم الخطَّ ديگرى بر خلاف آن نافرمانى شرع و كفر و زندقه قلمداد نمودند چنان كه قارى مصطفى مؤلَّف تفسير بحر العلوم مينويسد : مطابقت رسم خطَّ مصحف عثمانى بر كاتب قرآن از واجبات دينى است كه اجماع صحابه بر آن واقع شده است و مخالفت اجماع حرام