و زوجات آن حضرت را ملاقات نموده و اخذ حديث از آنها كرده است . گفتهاند : مدّت پنجاه سال با وضوى عشا فريضه ى صبح انجام ميداد او خود گفته است : چهل نوبت بحجّ رفتم و چون بولايت عهد وليد و سليمان پسرهاى عبد الملك مروان خليفه ى اموى تسليم نشد حاكم مدينه او را پنجاه تازيانه زد و در بازار مدينه بگرداند . مرگ او را از سال نود و يك تا صد و پنج هجرى باختلاف نوشتهاند .
يازدهم - ضحّاك بن مخلَّد - دائرة المعارف بستانى ج 2 ص 208 . ابو عاصم - النبيل ضحّاك بن مخلَّد شيبانى بصرى از تابعين بوده است و كسانى را ملاقات كرده است كه آنها اصحاب پيغمبر را ديده و از آنها استفاده كردهاند او از عدّه ى زيادى استفاده و استماع حديث كرده است و هم عدّه زيادى از او و همگى متّفق بر جلالت و حفظ و اعتماد بر او بودهاند ، بقدرى متديّن بوده است كه خود گفته است : از روزى كه دانستم غيبت حرام است تا كنون غيبت كس نكردم گفتهاند . روزى در حوزه ى درس ابن جريج بود فيلى مهيب آوردند كه همه براى تماشاى او رفتند او مجلس درس را ترك نكرد استادش پرسيد تو چرا نرفتى ؟ گفت آن را عوض است و اين را نه ، ابن جريج گفت . ( انت - النبيل ) يعنى تو مردى نجيب و با فضيلت هستى از آن بعد هر وقت براى درس حاضر ميشد ابن جريج ميگفت . ( جاء النبيل ) و مشهور شد بابو عاصم النبيل . لغتنامه ى دهخدا حرف ض ص 18 - وى بمكّه متولَّد شد سال صد و بيست و دو هجرى و سپس ببصره رفت و در آنجا سكونت گزيد تا سال دويست و دوازده درگذشت او شيخ حفّاظ حديث بعصر خويش بود . از حضرت جعفر صادق ع و ابن جريج و اوزاعى و ابن ابى عروبه استماع حديث كرده است . در كتاب مناقب احمد بن حنبل از عبد اللَّه بن احمد نقل شده است . دسته اى از علماى حديث بمجلس درس ضحّاك رفتند او گفت : شما علم نداريد و در ميان شما آدم فهميده ديده نمىشود و آنها را مذمّت ميكرد آنها گفتند ميان ما هم مرد عالم يافت مىشود گفت :
كى ؟ گفتند الساعه ميآيد ، چون پدرم آمد گفتند : اين است چون او را ديد گفت جلو بيا احمد گفت زشت است از روى دوش مردم ردّ شدن ضحّاك گفت ( هذا من فقهه ) يعنى