اوّل - اعمش ابو محمد سليمان بن مهران كوفى ، مشهور باعمش ، پدرش از مردم دماوند بوده است و او در شكم مادر بود كه بكوفه مهاجرت كردند آنجا متولَّد شد . سمعانى در كتاب انساب خود گفته است . او را در كوفه نظير زهرى در حجاز ميدانستند از اصحاب پيغمبر ص عبد اللَّه بن ابى اوفى را ملاقات كرده و از او يك حديث نقل كرده است . ولى بزرگان تابعين را ديده و از آنها استفاده كرده است . عدّه ى زيادى از علما شاگرد او بودهاند مثل سفيان ثورى ، حفص بن غياث و ديگران . او بظرافت و خوشطبعى مشهور است .
ابن خلَّكان ج 1 ص 301 : هشام بن عبد الملك خليفه ى اموى نزد او فرستاد كه چيزى در معايب علىّ و فضائل عثمان بنويس او خوددارى كرد و مردم اصرار كردند عاقبت نوشت : اگر تمام معايب مردم روى زمين را در علىّ جمع باشد به تو ضررى ندارد و اگر تمام خوبيها و مزاياى اخلاقى مردم جهان را عثمان ميداشت براى تو سودى نداشت مواظب خود باش كه از حدود وظيفه ات تجاوز نكنى . تولَّد او را در سال شصت و يك مرگش را در سالهاى صد و چهل و هفت نوشتهاند .
دوّم ابو مسلم محمّد بن بحر الاصفهانىّ - فهرست ابن نديم ص 196 . مردى سخندان و نويسنده و عالم بعلم كلام بود در بحث و جدل توانا ، كتاب جامع التأويل لمحكم التّنزيل بمذهب معتزله در تفسير قرآن نوشته كه مفصّل است و بزرگ و ديگر مجموعه ى رساله هاى او است از كتاب تفسيرش امام فخر زياد نقل كرده است و ما هم هر جا مقتضى بوده است نقل كردهايم . معلوم مىشود مردى روشن و باريك بين و خوش فكر بوده است اين عبارت فهرست ( و كان علىّ بن عيسى يصفه و يشتاقه ) استفاده مىشود كه معاصر و يا مقارن زمان او بوده است يعنى از دويست و نود و هفت تا سيصد و هشتاد و پنج هجرى قمرى كه مدّت زندگى ابن نديم است .
سوّم - ابى بن كعب - رجال ميرزا محمّد استرابادى : او از هفتاد نفرى بود كه در عقبه ( تپه اى سر راه مكّه بمدينه ) با پيغمبر بيعت كردند و نويسنده ى وحى بود و در زمان عمر وفات كرد او گفت : امروز آقا و بزرگ مسلمين از دنيا رفت .