مىشود به حضرت امير المؤمنين على و مانند خلاد كه او بواسطه از حمزه فراگرفته و قارى مشهورى شده است و ابن نديم در فهرست براى هر يك از قرّاء يك يا چند راوى و شاگرد معرّفى كرده است .
11 - معنى انزل القرآن على سبعة احرف بطوريكه در چند صفحه پيش اشاره كرديم اين جمله از پيغمبر نقل شده است و در مقدّمه ى تفسير طبرى است : مقصود از اين جمله اختلاف لغت و تلاوت است چون بروايات ثابت شده است كه عبد اللَّه مسعود و ابىّ بن كعب و عمر در قرائتى اختلاف كردند و پيغمبر قرائت هر سه نفر را تصويب كرد و فرمود : دستور دارم كه قرآن را بهفت حرف بخوانم و معلوم است كه اين اختلاف و اجازه در اصل تلاوت بود است نه در قرائتى كه موجب تغيير معنى باشد مصطفى رافع در كتاب اعجاز القرآن نوشته است . مراد از ( حرف ) لغات مختلف عرب است و مقصود از اين جمله اين است كه : هر يك از قبايل عرب مىتوانند كلمات را بلغت و لهجه ى مخصوص خود تلفّظ كنند . بعضى از علما گفتهاند : من در وجوهى كه موجب اختلاف لغتها و تلفّظهاى عرب مىشود دقيق شدهام آنها را هفت نوع يافتهام بدون كم و زياد و قرآن به همه ى آن وجوه نازل و تلفّظ شده است .
1 - تبديل كلمه به كلمه ى ديگر مثل - حوت و سمك و عهن و صوف 2 - تبديل حرف بحرفى ديگر مثل - تابوت و تابوه 3 - تقديم و تاخير در كلمه مثل سلب زيد ثوبه و سلب ثوب زيد و يا تقديم و تاخير در حرف كلمه مثل - افلم ييأس و افلم يأيس بتقديم همزه بر يا و تأخير آن 4 - زياد كم كردن حرف مثل - مالى و سلطانى ، و ماليه و سلطانيه ، با ثبوتهاى آخر كلمه و سقوط آن 5 - اختلاف حركات در اصل كلمه مثل - لا تحسبنّ با فتح و كسر سين 6 - اختلاف حركت آخر كلمه ( مثل - ما هذا بشر و بشرا با رفع و نصب 7 - تفخيم و اماله كه اختلاف در لحن است نه در اصل لغت و تفخيم نزد فصحاى عرب بهتر و مشهورتر