9 - وضع حركات براى حروف قرآن گفتيم قرآن هيچ علامت نداشت نه نقطه و نه زير و زبر و فقطَّ به همان آشنائى به زبان صحيح ميخواندند . در تاريخ القرآن زنجانى است كه نتيجه آميزش ملل مختلف و بيگانگى اشخاص از زبان عرب موجب اختلاف در تلفّظ و غلط در قرائت شد بطورى كه در زمان زياد بن ابيه والى عراق شنيدند كه مردى در بصره اين آيه را ( انّ اللَّه بري من المشركين و رسوله ) با زير لام ميخواند كه معنى آن زبردار است كه مقصود اين است : خداوند و پيغمبرش از مشركين بيزار هستند اين جمله احساس شنونده را تحريك كرده و به زياد بن ابيه مطلب را در ميان نهاد و نقل كرده اند كه ابو اسود دئلى در كوچه اى ميگذشت شنيد كه كسى آيه را اين جور ميخواند و بعضى نقل كردهاند . كه زياد بن ابيه مايل بود كه از هرج و مرج تلفّظ جلوگيرى كند و بأبى الاسود پيشنهاد كرد كه براى حركات حروف علامت معيّن نمايد او چون قرآن عثمان علامت نداشته و اصحاب پيغمبر در قرآن خود علامت نميگذاشتند اين عمل را خلاف سنّت شمرد و از قبول پيشنهاد زياد خوددارى كرد زياد براى اقناع ابو الاسود امر كرد مردى در سر راه او نشسته و خود را به خواندن قرآن مشغول كند كه او هنگام عبور اين غلط بگوشش برسد در هر صورت ميگويند چون ابو الاسود اين غلط را شنيد گفت :
خداى گرامىتر استكه از پيغمبر خود بيزار باشد و به زياد بن ابيه گفت : حاضرم كه براى تلفّظ حروف قرآن علامت معيّن كنم . زياد براى كومك به او سى نفر را معين كرد او از ميان آنها يك نفر از عبد القيس را انتخاب نمود و دست اندر كار شد و گفت : مصحف را بردار و هر وقت من لبهايم را در تلفّظ بازكردم يك نقطه روى حرف بگذار و چون لبها را ديدى كه فرود آوردم نقطه اى در زير حرف بگذار و چون در تلفّظ حرف لبهايم بر هم چسبيد يك نقطه در ميان حرف بگذار و اگر تلفّظ از بينى و حلقم بود اين را با دو نقطه