نام کتاب : صلة تاريخ الطبري ( دنباله تاريخ طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : عريب بن سعد القرطبي جلد : 1 صفحه : 6957
نشان به دو رسيد ، بيمناك شد ، سوم آنكه اگر به نبرد آنها دچار شدى ، از ديگران آسانترند . » مونس را اين راى موافق آمد و به آهنگ بنى حمدان روان شد . در راه خويش فرستاده اى از آنها نديد و چيزى از ايشان نشنيد ، تا وقتى كه بشرى نصرانى دبير ابو سليمان ، داود بن حمدان ، به دو رسيد و از او اجازه خواست ، به روز شنبه يك روز مانده از محرم ، و با مونس خلوت كرد و پيام يار خويش و نيز پيام حسين بن حمدان و ابو العلاء و ابو السرايا را به دو رسانيد كه آنها سپاسگزار ويند و حق منت وى را مىشناسند ولى نمىدانند از بليه اى كه در آن افتادهاند چگونه رها شوند ؟ اگر سلطان خويش را اطاعت كنند ، نعمت مونس را كه به نزدشان هست كفران كردهاند و اگر مونس را اطاعت كنند و نافرمانى سلطان خويش كنند به خلع كردن منسوب شوند . از او خواسته بودند كه از ولايتشان بگردد تا با وى رو به رو نشوند و به نبرد وى دچار نشوند . مونس به دو گفت : « از من به آنها بگوى ، از شما جز اين انتظار داشتم . سوى شما آمدم از آن رو كه به شما اعتماد داشتم و از شما اميد سپاس داشتم . اگر به خلاف انتظار عمل مىكنيد ، گشتن از شما ميسر نيست و هر چه از شما رخ دهد ما فردا به سويتان روان مىشويم ، اميدوارم نكويىها كه با شما كردهام مرا بر ضدتان يارى دهد ، اگر مرا يارى نكند فضل خداى از من جدا نمىشود . » مونس شب را در قصرهاى مرغ جهينه به سر كرد ، سپاه بنى حمدان در ريگزار موصل بود محسن زعفران با پيشتازان بر تنگه اى بود كه مدخل موصل از آنجا بود . مونس چنان كه از پيش در نظر گرفته بود صبحگاه زود از راه آب روان شد . سپاهيان از راه خشكى برفتند ، ابو على ، محسن زعفران ، در آخر شب به مقدمهء بنى - حمدان برخورد كه آن را سوى تنگه فرستاده بودند كه گروهى از آنها را كشت و نزديك به سى كس را اسير كرد و تنگه را تصرف كرد . يلبق نيز علاوه بر كسانى كه
6957
نام کتاب : صلة تاريخ الطبري ( دنباله تاريخ طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : عريب بن سعد القرطبي جلد : 1 صفحه : 6957