responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : صلة تاريخ الطبري ( دنباله تاريخ طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : عريب بن سعد القرطبي    جلد : 1  صفحه : 6949


نيز بازگشته‌اند ، وى وارد اصبهان شده و سر پيش روى بوده ، مردم شهر شمشيرها و نيزه هاى خويش را در ديلمانى نهاده‌اند كه آنجا بوده‌اند و همه را كشته‌اند . ابن كيغلغ در خانهء خويش جاى گرفت و كارش استقامت گرفت و آبروى وى به نزد مقتدر نكو شد و مردم از شجاعت و دليرى وى با وجود كهنسالى شگفتى كردند .
ده روز مانده از شعبان ، خبر آمد كه قرمطيان سوى كوفه شده‌اند و در نمازگاه عتيق فرود آمده‌اند و آنجا اردو زده‌اند و مقيم شده‌اند . گروهى از آنها نيز با دويست سوار وارد كوفه شده‌اند و بيست و پنج روز در آنجا ببوده‌اند با اطمينان ، و نيازهاى خويش را بر آورده‌اند و گروهى بسيار از بنى نمير را بخصوص آنجا كشته‌اند و بنى - اسد را به جا نهاده‌اند و انبارهايى را كه غلات بسيار از آن سلطان و ديگران در آن بوده غارت كرده‌اند .
در اين سال زكرى خراسانى به اردوگاه سليمان بن ابو سعيد جنابى رسيد و با آنها چندان حيله كرد ، و نيرنگ زد كه بدان رسوا شدند و او را پرستش كردند و بدانچه دستورشان داد تسليم شدند چون روا داشتن محارم و اينكه مرد خون برادر و فرزند و خويشاوندان خويشتن و ديگران را بريزد .
سبب راه يافتن زكرى به نزد قرمطيان آن بود كه وقتى آنها در سواد كوفه پراكنده شدند به قصر ابن هبيره رسيدند و گروهى از مردم را اسير گرفتند . قرمطيان كسانى را كه به اسيرى مىگرفتند بندهء خويش مىكردند . جنابى بر هر دسته از اسيران سر دسته اى داشت ، اين زكرى جزو كسان ديگر اسير شد ، يكى از سر دستگان كه سالار اسيران بود مالك وى شد و چون خواست او را به خدمت بگيرد گردنفرازى كرد و سخنان ناخوشايند به دو گفت . وقتى قدرت ( 140 كلام و جرأت زكرى را بديد از وى بيمناك شد و دست از وى بداشت . خبر به سليمان جنابى رسيد كه هماندم زكرى را احضار كرد و با وى خلوت كرد و سخنش را بشنيد و به دو دل بست و مطيع وى شد و به ياران خويش دستور داد كه مطيع وى شوند و از دستورش پيروى كنند ، وى را در

6949

نام کتاب : صلة تاريخ الطبري ( دنباله تاريخ طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : عريب بن سعد القرطبي    جلد : 1  صفحه : 6949
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست