نام کتاب : صلة تاريخ الطبري ( دنباله تاريخ طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : عريب بن سعد القرطبي جلد : 1 صفحه : 6917
« شوم از شام بيامد « كه با مردم سمج همى تازد . « شتابان است كه سوى مرگ خويش مىدود « مدت وى از سالى كوتاهتر است . « اى وزيران ملك شادمان مباشيد « كه روزگارتان از همه روزگارها « كوتاهتر است » و چنان بود كه على بن عيسى به ابن ابى الساج نوشته بود كه در جبل بباشد ، اما به نامهء وى توجه نكرد و شتابان سوى حلوان شد كه آهنگ ورود بغداد داشت . ياران سلطان ورود وى را به بغداد ناخوش داشتند ، مونس به دو نوشت كه سوى واسط رود و معلوم وى داشت كه مال از آنجا به دو مىرسد . ابن ابى الساج به واسط رفت و يارانش آنجا با مردم بيهوده سرى كردند كه فغان و نفرين بر ضدشان بسيار شد ، اما اين را تغيير نداد . مردم گفتند هر كه بخواهد با دشمن خويش نبرد كند به انصاف و عدالت عمل مىكند و كار خويش را با جور و ستم آغاز نمىكند . كسانى كه ابن ابى الساج را مىشناختند اندرزش گفتند ، اما اندرز نپذيرفت . ( 115 پس از آن از واسط سوى قرمطى رفت ، اما در رفتن كندى كرد و قرمطى زودتر از او به كوفه رسيد ، پس از آن تلاقى كردند . قرمطى ابن ابى الساج را هزيمت كرد و او را اسير گرفت . پس از آن قرمطى برفت كه آهنگ بغداد داشت ، از پل انبار گذشت ، مونس مظفر و نصر حاجب و هارون پسر غريب دايى و ابو الهيجاء با سپاه سلطان به آهنگ قرمطى برون شدند كه خبر يافته بودند كه سوى آنها حركت كرده است . نصر از ياران خويش پيش افتاد ، ميانشان اختلاف افتاد ، ياران سلطان فغان كردند و دلهايشان از هراس آكنده شد . به نزد پلى به نام پل نو درنگ كردند و خواستند آن را ببرند كه قرمطى سوى آنها عبور نكند بيشتر مردم اردوگاه پيرو وى شدند و پل بريده شد . وقتى قرمطى و يارانش بدان
6917
نام کتاب : صلة تاريخ الطبري ( دنباله تاريخ طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : عريب بن سعد القرطبي جلد : 1 صفحه : 6917