نام کتاب : صلة تاريخ الطبري ( دنباله تاريخ طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : عريب بن سعد القرطبي جلد : 1 صفحه : 6881
بعضى از صوفيان دعوى كردهاند كه حلاج به مقام كشف رسيد و راز را بدانست و راز راز را نيز بدانست و اين را ضمن اين گفتار براى خويشتن دعوى كرد : « شورهاى اهل حق « مؤيد شور من است « و رازهاى اهل راز « به نزد من آشكار است . » و هم از اوست : « خدا داند كه عضوى از اعضايم نيست « مگر كه ياد تو نهايت مراد اوست « وقتى دم زنم تو در دم منى ، « و بسبب تو است كه جانم « در مجارى خويش روانست « اگر ديدهام از پس جدايى تو « بجز تويى نگريسته « از بينايى محروم باد ( 87 « يا اگر جانم از پس دورى « با مخلوقى ديگر الفت گرفته « هرگز به مراد نرسد . » حكايت كنند كه گفته بود : « خدايا تو با آنكه بيازاردت محبت كنى ، چگونه با آنكه در راه تو آزار بيند محبت نكنى . » و چنين خواند : « ديدهام مايهء بيمارى منست
6881
نام کتاب : صلة تاريخ الطبري ( دنباله تاريخ طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : عريب بن سعد القرطبي جلد : 1 صفحه : 6881