نام کتاب : صلة تاريخ الطبري ( دنباله تاريخ طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : عريب بن سعد القرطبي جلد : 1 صفحه : 6827
محمد بن حسن بن على بن موسى بن جعفر رضا است و از باديه آمده . ابن طومار به دو گفت : « حسن دنباله نداشت . » و چنان بود كه گروهى مىگفتند : « دنباله داشت . » و گروهى مىگفتند : « دنباله نداشت . » و كسان در كار وى متحير ماندند . عاقبت ابن طومار گفت : « اين مىگويد كه از باديه آمده ، اما شمشير وى نو ساخته است ، شمشير را به دار الطاق بفرستيد و دربارهء سازنده و تيغهء آن پرس و جو كنيد . » شمشير را به نزد شمشيرسازان باب الطاق فرستادند كه آن را شناختند و يكى را احضار كردند كه آن را به پرداختگرى كه آنجا بود فروخته بود . به دو گفتند : « اين شمشير را به كى فروختى ؟ » گفت : « به يكى كه نام ابن ضبعى دارد و پدرش از ياران ابن فرات بود و كار مظالم حلب را از جانب وى عهده كرد . » ضبعى پير را احضار كردند و وى را با اين مدعى نسب طالبيان فراهم آوردند كه اقرار كرد كه فرزند اوست . مدعى مضطرب شد و در سخن فروماند . پير پيش روى وزير بگريست چندان كه بر او رقت آورد و به دو وعده داد كه از عقوبت آن مرد بخشش بخواهد كه يا بداشته شود يا تبعيد . اما بنى هاشميان بناليدند و گفتند : « بايد اين را ميان مردم انگشت نما كرد و عقوبت سخت كرد . » پس از آن مدعى را بداشتند و پس از مدتى بر شترى نشاندند و به روز ترويه و روز عرفه بر دو سمت بغداد انگشت نما كردند ، سپس او را در سمت غربى در زندان مصريان بداشتند . در اين سال كار خراسان آشفته شد كه احمد بن اسماعيل كشته شده بود و پسرش نصر به نبرد عمويش اشتغال داشت و ميان وى و عمويش اختلافها رفت . احمد بن على ، معروف به صعلوك ، كه در ايام زندگى احمد بن اسماعيل از جانب وى ولايتدارى بوده بود به مقتدر نوشت و فرستاده اى سوى وى گسيل داشت و كار رى و
6827
نام کتاب : صلة تاريخ الطبري ( دنباله تاريخ طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : عريب بن سعد القرطبي جلد : 1 صفحه : 6827