باسلام بشارت دهيد و از اسلام نرماييد و كار بر ايشان آسان گردانيد و دشوار مگيريد و عبد الرحمن بن حرث از براى ابن ابى يوسف از ابى بردهء بن ابى موسى روايت كند كه ابو موسى اول كسيست كه از ميانهء اشعريان نيزه در ميان كفار حبشه انداخت و آن آنچنان بود كه چون او با اشعريان از بلاد يمن مهاجرت كرد در كشتيها بجانب مدينهء رسول عليه السّلام اتفاقا بادى بر آمد و كشتيهاى ايشان را ببعضى از جزيرهاى حبشه انداخت پس اشعريان با حبشه كارزار كردند و ابو موسى بر ايشان تير باران كرد تا شر ايشان از اشعريان بكفايت كرد و اول او بديشان اين تير انداخت و درين باب اين اشعار ميگفت : شعر الا ابلغ رسول الله انّى * حميت صحابة بصدور نبلى اذود بها اوائلهم ذيادا * بكلّ حزونة و بكلّ سهل فما يعتدُّ رام فى عدوّ * به سهم يا رسول الله قبلى و بعضى ديگر گويند كه اين ابيات سعد بن ابى وقاص گفته است و الله اعلم و ابو موسى يكى از اصحاب رسول خدا بود از آن كسانى كه مردم بسبب فقه و قرائت قرآن از جوانب به پيش ايشان مىآمدند و فقه و قرائت بر ايشان ميخواندند و در آن زمان كه رسول عليه السّلام از دار فنا بدار بقا رحلت كرد او بيمن والى بود و در آن زمان كه ابو بكر وفات يافت ايضا او والى و حاكم بود و بوقت وفات عمر و عثمان همچنين و در آن زمان كه امير المؤمنين على را عليه السّلام خليفه كردند ايضا او والى بود و رسول نه علم از براى او بسته است و ابو بكر و عمر و عثمان ايضا نه علم از براى او بستهاند و امير المؤمنين على عليه السّلام او را بر همه عرب حاكم گردانيد و چهار زن قريشيه به عقد شرعى در حبالهء خود آورد و از آن جمله ام كلثوم دختر ابى الفضل بن عباس بن عبد المطلب بود و در خبر است كه ام كلثوم زن امام حسن بن على عليهما السّلام بوده و امام او را طلاق داد پس از آن عمران بن طلحة بن عبيد الله بن عثمان التيمى او را بخواست و حق سبحانه و تعالى بر دست ابو موسى اشعرى از بلاد مشركان از فارس توج و ارجان فتح