responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ قم ( فارسي ) نویسنده : حسن بن محمد بن حسن قمى    جلد : 1  صفحه : 288


شعر الايسات بالردّ عنك و ادبرت * معاينة بالهجر امّ سريع و در آن قصيده در مدح سائب بن مالك اين بيت گفته است :
شعر و من اشعر جاء الرّئيس بن مالك * يقود جميعا عبّئت بجموع و سليمان بن راشد از حميد بن مسلم روايت كند كه او گفت كه چون اهل كوفه شغب كردند بر مختار سائب بن ملك در ميان لشكر مختار طلب كشندگان حسين [ بن ] على عليهما السّلام كرد تا از وجوه و اشراف ايشان محمد بن عمر بن سعد بن ابى وقاص و غير او را بگرفت و مختار ايشان را بكشت و حميد ميگويد كه من گريختم و درين باب اين بيت ميگفتم :
شعر ألم ترنى على دهش نجوت و لم اكد انجو * رجاء الله انقذنى و لم اك غيره ارجو و همچنين گويد كه چون مختار ابراهيم بن اشتر را بجنگ عبيد الله زياد فرستاد خود نيز بجانب مداين روانه شد تا خبر بپسر زياد رسيد كه مختار به خود نيز ميآيد و و بدين واسطه ابراهيم اشتر عبيد الله زياد را بشكست [1] و سائب بن ملك را بكوفه خليفه و قايم مقام خود گردانيد راوى گويد كه چون مصعب بن زبير از بصره روى بكوفه نهاد از براى محاربت و كارزار كردن مختار بجانب او از كوفه بيرون آمد و لشكر خود را با سائب بن ملك ضم كرد و او را در برابر محمد بن اشعث بن قيس كندى بداشت و مردان كارى و دلاور و ديگر ياران سايب با مصعب بودند تا مصعب خروج كرد و محمد بن اشعث كشته آمد و چون مصعب بن زبير مختار را در قصر كوفه محاصره كرد و سائب با مختار بود مصعب همه اصحاب مختار را امان داد و گفت شما در امانيد سايب قبول نكرد و امتناع نمود مختار گفت كه فردا ما را بخواهند كشتن و تو



[1] - خ ، ل : بشكند ،

288

نام کتاب : تاريخ قم ( فارسي ) نویسنده : حسن بن محمد بن حسن قمى    جلد : 1  صفحه : 288
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست