و اشواط بين المروتين الى الصّفا * و ما فيهما من صورة و تماثل و حيث ينيخ الاشعرون ركابهم * بمفضي السّيول من اساف و نائل موسّمة الاعضاد او قصراتها * مخيّسة بين السّديس و بازل ترى الودع فيها و الرّخام و زينة * باعناقها معقودة كالعثاكل و جمع اذا ما المقربات اجزنه * سراعا كما يخرجن من وقع وابل و پناه ميگرفتند باشعريان چنانچ بمشاعر و جايهاى عبادت پناه گيرند و عامر بن لوى درين باب گويد ، شعر الى حيث يلقى الاشعرون رحالهم * بجنب ثبير ذي الذّري و المناكب ديگر روات اشعريّه از كلبى و زهرى روايت كردهاند كه ركن يمانى بمكّه ابى سالم اشعرى بنا كرده است و شعراى ايشان در شعر خود ياد كردهاند و بدان افتخار نموده و گويند كه ركن يمانى مردى از بنى وحيد بنى كلب بنا كرده است و روايت اوّل صحيحترست بقول برقى و على كلا التقديرين هر دو مرد از يمن بودهاند و اين فخر و شرف ايشان را مسلَّم است و الله اعلم و احكم ، ذكر ضيعتها و منازل و رايات اشعريان ، كلبى و ابى البحترى وهب بن وهب قرشى حكايت كنند كه ضيعتها و منازل اشعريان در ايام جاهليّت ميان كافهء مردم مشترك بودهاند و رسول عليه السّلام در ايام اسلام بر ايشان مقرّر و مسلَّم داشت و بامضاى آن حكم فرمود و بروايتى ديگر چنانست كه ضيعتهاى خاصه ايشان را بودهاند و به غير ازين دو روايتست كه بديشان بخشيدهاند بعد از آن اشعريان و ازديان در آن مخاصمت كردند و بنزديك رسول عليه السّلام آمدند و هر يك از اين دو گروه ميگفتند كه از آن ماست رسول خدا فرمود كه كيست از شما كه به ترك اين مواضع بگويد تا من بعوض آن موضعى ديگر به دو دهم اشعريان گفتند ما چنان كنيم پس رسول فرمود كه ضيعتهاى مشتركه شما اليوم ازيشان بود و از بهر اشعريان