responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ فقه و فقها ( فارسي ) نویسنده : أبو القاسم گرجي    جلد : 1  صفحه : 314


قواعد اصولى درست باشد يقينا در همه درست نيست ، بديهى است از صدر اسلام خصوصا پس از رحلت پيامبر اسلام باب اجتهاد و تمسك به قواعد اصولى براى استنباط احكام مفتوح بوده و صحابه و تابعين و فقها پيوسته در استنباطات خود و لو به طور ارتكازى به اين قواعد استناد مىجسته‌اند ، يعنى مثلا امر را بر وجوب ، نهى را بر حرمت حمل مىكرده ، عام را خاص تخصيص مىداده و مطلق را به مقيد تقييد مىكرده‌اند ، به ظواهر الفاظ عمل مىكردند ، و به اجماع و خبر ثقه استناد مىجسته‌اند ، آيا اين ، اجتهاد و تمسك به قواعد اصولى نيست ؟ ! آيا مىتوان گفت كه صحابه ، تابعين ، فقها مثلا ابن عباس ، ابن مسعود ، شعبى ، ابن سيرين ، ابن ابى ليلى ، ابو حنيفه ، مالك ، محمد بن الحسن و ديگران كه همه پيش از شافعى مىزيسته‌اند اجتهاد نمىكردند ؟ از مسائل اصولى ، مانند تمسك به ظواهر كتاب و سنت ، عمل به رأى و اجماع صحابه و مصالح مرسله و قياس و به كار بردن اين قواعد در استنباط احكام بىخبر بودند ؟ و اگر خبر داشتند باز به آنها استناد نمىجسته‌اند ؟ اگر چنين نمىكردند در اين صورت چگونه بر آنان فقيه اطلاق مىشده است ؟ چطور ابو حنيفه صاحب رأى و قياس بوده است ؟
آرى در آغاز به علت قلت و سادگى مسائل مورد ابتلا ، دسترسى به مثل پيغمبر و صحابه ، وقوف به مقصود آيات و سنت به جهت اطلاع از شأن نزول و ساير شواهد و قرائن ، اجتهاد در سطح ساده ترى قرار داشت بر خلاف زمانهاى متأخر كه مسائل بيشتر و پيچيده تر شد ، زمان نزول كتاب و صدور سنت دور تر گشت ، قرائن و شواهد به خفا گراييد ، لذا اجتهاد دشوارتر شد ، بنا بر اين بدون ترديد ، اجتهاد در عصر شافعى دشوارتر از زمانهاى قبل بود .
در اينجا مناسب مىدانم كه به پاره اى از آيات و روايات اهل سنت و شيعه كه بر ثبوت اجتهاد از زمان خود پيغمبر اكرم ، يا بر حجيت فتوا به طور مطلق و يا بر استناد پيشوايان مذهب به ظواهر كتاب يا سنت و حتى بر وجود پاره اى از مصطلحات اصولى در عهد صحابه دلالت دارد اشاره كنم :
1 . خداوند در قرآن فرموده است : فلو لا نفر من كل فرقة طائفة ليتفقهوا فى الدين . . [1] اين آيهء شريفه بر وجوب كفائى تفقه در دين دلالت دارد . آيا تفقه در دين جز



[1] . توبه ، 122 ، يعنى چرا از هر جماعت دسته اى براى تفقه در دين كوچ نكرده‌اند ؟ ! .

314

نام کتاب : تاريخ فقه و فقها ( فارسي ) نویسنده : أبو القاسم گرجي    جلد : 1  صفحه : 314
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست