نام کتاب : تاريخ فقه و فقها ( فارسي ) نویسنده : أبو القاسم گرجي جلد : 1 صفحه : 146
و از اين طريق مسائل منقول از امامان عليهم السّلام و ديدگاههاى شخصى خود را درهم آميخته و اين دو را از همديگر جدا نساخته است ، هر چند كه اگر آنها را از يكديگر جدا هم مىساخت باز در آثار او حجتى نمىبود زيرا او در نقل روايات تنها به متواترها اعتماد نكرده بلكه اخبار آحاد را هم تكيه گاه خود قرار داده است . [1] بنا بر اين شيخ مفيد با طرد فقه مبتنى بر حديثگرايى و كنار گذاشتن روش فقهى مبتنى بر رأى شخصى و قياس ، راه سومى را در فقه هموار نمود . در اين شيوه اجتهاد ، شيخ بين اخبار متعارض جمع كرده و از به كارگيرى اخبار آحاد عارى از قرائن صحت خوددارى و با تدوين اصول فقه عملا فقه جديدى را پايه گذارى نموده است . آخرين نكته اى كه مناسب مىدانم در اين مقال در بارهء شيخ بزرگوار اشاره كنم ، اين مطلب است كه چون شيخ در عصرى مىزيست كه علماى بزرگى از مذاهب مختلف اسلامى در مركز حكومت اسلامى ، بغداد ، زندگى مىكردند و مجالس بحث و گفتگوى علمى بين آنها متداول بود و بيشتر اوقات اين مناظرات پيش خلفا برگزار مىشد طبعتا شيخ براى دفاع از مبانى اعتقادى شيعه در اين جلسات حاضر مىشد و با مخالفين به مناظره مىپرداخت و به شبهات آنان پاسخ مىداد و اين مباحثات به گونه اى ارائه مىشد كه هر گونه كينه و دشمنى را از دل مخالفين مىزدود ، به طورى كه هنگام فوت اين شخصيت بزرگ علمى و مذهبى مردم بغداد از مخالف و موافق به شدت متأثر بودند و با شركت گستردهء خود در تشييع ، اين تأثر را به نمايش گذاشتند . با توجه به موقعيت اجتماعى زمان شيخ مفيد بين مذاهب مختلف اسلامى آراء فقهى و كلامى مطرح و طبيعتا با يكديگر تطبيق داده مىشد و هر صاحب رأيى براى اقناع طرف مقابل دليل و برهان اقامه مىكرد و شيخ در اين عرصه با تكيه بر مبانى استوار شيعه به خوبى درخشيد و در اين زمينه كتاب ارزشمندى به نام الاعلام فيما اتفقت الامامية عليه من الاحكام تأليف كرد و در واقع نخستين بناى فقه مقارن به دست اين عالم توانا تأسيس شد و با انتصار سيد مرتضى و خلاف شيخ طوسى و تذكرة الفقهاى علامه اين بنا تكميل گرديد و گسترش يافت . شيخ در مقدمه الاعلام چنين مىنويسد : اكنون من احكام فقهى مورد اتفاق اماميه و مسائل فقهى اتفاقى اهل سنّت و يا برخى از فرقه هاى آنان را كه با نظر اماميه اختلاف دارند ، در اينجا گرد آوردهام تا به اول كتاب اوائل