نام کتاب : تاريخ سيستان نویسنده : مؤلف مجهول جلد : 1 صفحه : 406
ايران ، و قوت دادن اسلام و مسلمان شدن او ، و تشريفهاء گرانمايه فرستادن جهت خداوند ملك معظم نصير الحق و الدين خلد الله ملكه ، چون فرمان و پايژه [1] و چتر و علم و طبل و شمشير و قباء خاصّ مرصّع ، و نوازش بسيار و منشور دادن جهت امارت سيستان و نيه و فراه و قلعهء كاه و بست و تكناباد ، و تمامى نواحى رود ، و اعزاز و اكرام فرمودن ، در سال ششصد و هشتاد و سه . معمور گردانيدن مواضع حصار طاق و جمع كردن مردم بسيار از در طعام و رود زدن ، و آب بردن بدين مواضع مذكور ، و عمارت حصار با تمام رسانيدن ، و مردم بسيار جمع شدن در آن طرف و روى بآبادانى نهادن ، در سال ششصد و هشتاد و چهار . آمدن برادر طغان - و هو ترشير ملك [2] ، با لشگر انبوه از مغول بنيه و جنگ كردن بر در نيه و فرو آوردن شمس الدين محمد شاه را با رعايا ، و خانه خيز [3] بردن ايشان را بقهستان ، در سال ششصد و هشتاد و هشت . فرستادن خدام ملك نصير الدين خلد الله ملكه فرزند خود شاه شمس الدين على را بنيه ، و آبادان كردن آن بقعه و از آنجا بجانب قهستان رفتن و گرفتن جوسف و بيرجند و باقى شيب طرف قهستان ، و مقام ساختن آنجا هم درين سال . آمدن كمشو ، از نسل پادشاهان مغول با پنج هزار سوار ، بولايت اوق و سوختن چند چرخ باد ، و رفتن بپاى قلعهء سفيد كوه كه معروفست بلاش ، و مشاهده كردن [ سپاه ] بسيار با عدّت تمام ، و از آنجا مخوف بازگشتن بجانب خراسان هم درين سال مذكور . آمدن اتابك يزد و هو اتابك معظم قطب الملَّة و الدّين اتابك علاء الدوله و مقام ساختن در مدينهء سجستان مدت يك سال ، و از اينجا رفتن بخراسان به خدمت امير نوروز [4] هم درين سال .
[1] پايزه و پايژه بمعنى دستخط و منشور پادشاهى است . [2] كذا . احياء : با ملك ترشيز ( ؟ ) [3] خانه خيز - بمعنى خانه كوچ حاليه است . ( رك تعليقات ) [4] امير نوروز يكى از امراى بزرگ عهد سلطان غازان خان است و از مغولانيست كه اسلام آورد و داراى صفات بزرگ و شجاعت و اطوار پسنديده بوده است در 696 در نتيجهء غدر فخر الدين كرت بدست قتلق شاه در پاى حصار هراة بقتل رسيد .
406
نام کتاب : تاريخ سيستان نویسنده : مؤلف مجهول جلد : 1 صفحه : 406