نام کتاب : تاريخ سيستان نویسنده : مؤلف مجهول جلد : 1 صفحه : 395
سيستان و كشتن امير على را در جمادى الاخر بسال ششصد و بيست و دو ، و عمارت كردن ارك و خندق زدن ميان شهر و ارك هم درين سال ، و رفتن ملك ينالتكين بجانب نيه ، و آمدن لشگر ملاحده بمصاف وى و هزيمت كردن پيش ايشان هم درين سال ، و نشاندن اسد منجنيقى بنيابت ، و بجانب فراه روانه شدن ، و خلاف كردن بزرگان سيستان ، و آوردن پسر امير خلف و در بندان كردن [1] ارك بسال ششصد و بيست و چهار ، و آمدن ملك ينالتكين از جانب فراه و آوردن بيركل ملك ( ؟ ) را با خود ، و هزيمت كردن لشگر از پاى ارك ، و شدن باوق و قوقه را حصار گرفتن ، و آمدن ملك ينالتكين به شهر ، و بردن لشگر بمصاف قوقه و شكستن مصاف ايشان و كشته شدن ايشان بر دست وى ، هم درين سال ، و رفتن ملك ينالتكين بجانب گرمسير و غور تا حدّ تولك و اسفزار ، و بردن لشگر سيستان و گرفتن آن ولايت و آوردن ملكان آن ولايت به خدمت ، بسال ششصد و بيست و شش ، و آمدن جرماغون و لشگر مغول و شدن ملك ينالتكين بكوه اسپهبد و در بندان كردن كوه ، چهل روز ، و خلاص يافتن ملك ينالتكين از كوه بسال ششصد و بيست و هفت ، و آمدن قراجه [2] و يغان سنقر ، و پناه آوردن بسيستان بسال ششصد و سى ، و آمدن لشگر ملاعين [3] خذلهم الله در عقب ايشان در عهد دولت ملك ينالتكين ، پانزدهم ماه ذى القعده هم درين سال ، و گرفتن شهر در بيست و هفتم ماه رمضان بسال ششصد و سى و يكى ، و گرفتن قلعهء ارك و اسير كردن [ ملك ينالتكين ، و كشتن ] باقى مردم كه مرده [4] بودند در چهاردهم
[1] در بندان كردن ، همان حصار گرفتن است كه تحصن و قلعه بندان باشد . [2] در اصل « قراحه » و اين دو از خوارزمياناند . [3] يعنى لشكر مغول . [4] ميرخواند مينويسد : لشگر مغول بار ديگر در 625 بولاية سيستان رفتند و تاج الدين نيالتكين در قلعه محصور بود و قريب به دو سال ايام محاصره امتداد يافت و لشكريان غورى و توالكى و سگزى و غيرهم از اتراك كه با وى در قلعه بودند اكثر هلاك شدند و تيرى به چشم ملك آمده نور باصره اش زايل گشت و مغولان قلعه را گرفته باقىماندگان را شهيد كردند و نيالتكين را بقلعهء اسپهبد برده كشتند . . . الخ ( ج 4 ص 461 ) .
395
نام کتاب : تاريخ سيستان نویسنده : مؤلف مجهول جلد : 1 صفحه : 395