نام کتاب : تاريخ بخارا ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جعفر الزشخي جلد : 0 صفحه : 20
است كه بيشتر از مورخان مانند طبرى و مسعودى از آثار او استفاده كرده و كتابهاى او مأخذ مهم مورخان بوده است . و آگاهيش در حوادث و وقايع شرق مانند خراسان و ما وراء النهر از مورخان ديگر بيشتر بوده است . ابن النديم در كتاب الفهرست از احمد بن حارث الخزاز ( متوفى 258 ) صاحب مدائنى نقل كند كه علما گفتهاند : ابو مخنف به اخبار عراق و فتوح آن و مدائنى به رويدادها و وقايع خراسان و واقدى به حوادث حجاز و سيرهء پيامبر آگاهى وسيع داشته و هر يك از اين سه تن در آن قسمت كه ذكر شد علم و آگاهيش از دو نفر ديگر بيشتر بوده . و ليكن در فتوح شام هر سه تن اطلاعشان به مانند هم بوده و هيچ يك را بر ديگرى مزيت و برترى نبوده است [1] . پس بىشك و ترديد مىتوان ادعا كرد كه نرشخى بيشتر وقايع مربوط به حملهء اعراب و فتوحاتى كه در خراسان و ما وراء النهر نمودهاند از كتب و آثار مدائنى اخذ كرده است . و باز از جمله كتبى كه نامش در اين تاريخ ذكر شده فصل الخطابست ( در بعضى از نسخ فضل الخطاب آمده ) كه محمد بن طالوت همدانى روايتى از آن نموده است . فصل الخطاب نام كتابهاى چنديست كه بيشتر آنها در كتاب كشف الظنون حاج خليفه و ايضاح المكنون فى الذيل على كشف الظنون اسماعيل پاشا ياد شده و از همه مشهورتر فصل الخطاب بوصل الاحباب محمد بن محمد الشهير به خواجه پارسا ( متوفى 822 ) است كه از مآخذ خواند مير صاحب تاريخ حبيب السير بوده است ، ولى هيچ يك از اين كتابها كه بنام فصل الخطاب ناميده شده نمىتواند مأخذ از براى نرشخى باشد . و چون محمد بن طالوت شناخته نشد و زمانش هم معلوم نگرديد گمان آنست كه روايت آن را قباوى بر اصل كتاب افزوده باشد ، در هر حال مسلم آنست كه نرشخى از آن استفاده نكرده است . نرشخى در فصلى كه در تقسيم خانه هاى بخارا ميان عرب و عجم در زمان امارت قتيبه ذكر كرده از شخصى به نام حاتم الفقيه ( ص 72 ) ياد نموده است . نام اين شخص نيز در جائى به نظر نرسيد و ناشناخته باقى ماند و چون زمانش و معاصر بودنش