نقل گرديده است . رجوع شود به تعليقهء ص 248 كتاب حاضر . نيز در صفحهء 124 چنين است : < شعر > و هو البحر غص فيه اذ كان ساكنا على الدّرّ و احذره اذ كان مزبدا < / شعر > پيداست كه واو در اوّل شعر زايد است ، در چاپ آقاى قويم نيز غلط نقل شده . نيز در صفحهء 169 بيت : < شعر > و سوف تؤول على ما ترى راه منه قريبا الى برمكى < / شعر > نادرست است و صحيح آن چنين است : < شعر > و سوف تؤول على ما نرا . . . ه منه قريبا الى البرمكى < / شعر > ( رك : كتاب حاضر ص 168 ) نيز در ص 202 بيت زير آمده : < شعر > خلت الدّيار فسرت خير مدافع و من الشّقاء تفرّدى باليوده < / شعر > كه صحيح آن چنين است : < شعر > خلت الدّيار فسدت غير مدافع و من الشّقاء تفرّدى بالسّؤدد < / شعر > ( رك : كتاب حاضر ص 170 ) . و همچنين است در ص 209 س آخر ( جنح الظلام ) كه اعرابش غلط است و ص 207 : سر ببادن كه صحيح آن بباد دادن ، و ص 195 « و بصوع هودت بفراز اصل » كه درست آن « نصوع هودت بقرار اصل » است و موارد ديگر . در اينجا بايد بگوييم كه نقص چاپ سنگى منحصر به چند غلط يا اشتباه نيست بلكه در عبارات كتاب دخل و تصرّف فراوان شده و اصالت متن تا حدّى از ميان رفته است . براى روشن شدن مطلب مىتوان قسمتهايى از چاپ مزبور را با نسخهء مصحّح حاضر مطابقت داد ، در اينجا تنها به يك مثال اكتفا مىكنيم :