responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 5915


وقتى كار مازيار قوت گرفته بود كس پيش اين عموزاده خويش و به قولى برادرش كوهيار فرستاد و او را ملازم در خويش كرد و ولايتدارى از جانب خويش به كوهستان گماشت به نام درى . وقتى مازيار را براى نبرد عبد الله بن طاهر به مردان نياز افتاد ، عموزاده يا برادر خويش كوهيار را پيش خواند و گفت : « تو كوهستان خويش را از ديگرى نيكتر مىشناسى . » و كار افشين و نامه هايى را كه به دو نوشته بود بر او آشكار كرد و گفت : « به طرف كوهستان شو و كوهستان را براى من محفوظ دار . » آنگاه مازيار به درى نوشت و دستورش داد كه پيش وى رود و چون برفت سپاهيان به دو پيوست و او را مقابل عبد الله بن طاهر فرستاد و پنداشت به وسيلهء پسر عموى خويش يا برادرش كوهيار كار كوهستان را استوار كرده است ، زيرا گمان نداشت از جانب كوهستان خللى پديد آيد كه در آنجا براى سپاهيان و نبرد راه نبود ، از بس تنگه و درخت كه در آن بود . جاهايى را نيز كه مايهء خطر بود به وسيلهء درى و يارانش محكم كرد و مردان جنگى و مردم اردوگاه خويش را به دو پيوست .
عبد الله بن طاهر عموى خويش حسن بن حسين را با سپاهى انبوه از مردم خراسان سوى مازيار فرستاد . معتصم نيز محمد بن ابراهيم را روانه كرد . يك مأمور خبر را نيز همراه وى فرستاد به نام يعقوب پسر ابراهيم پوشنگى وابستهء هادى معروف به قوصره كه اخبار سپاه را بنويسد .
محمد بن ابراهيم بنزد حسن بن حسين رسيد و سپاهها به طرف مازيار پيشروى آغاز كردند تا به دو نزديك شدند . مازيار ترديد نداشت كه محلى را كه از آنجا به كوهستان مىرسند استوار كرده است . مازيار در شهر خويش با گروهى اندك بود .
عموزادهء مازيار به سبب رفتارى كه مازيار با وى كرده بود و او را از كوهستانش دور كرده بود كينهء او را به دل داشت ، از اين رو به حسن بن حسين نامه نوشت و هر چه را كه در سپاهها بود و اينكه افشين به مازيار نامه نوشته به دو خبر داد . حسن نامهء عموزاده مازيار را بنزد عبد الله بن طاهر فرستاد و عبد الله آن را همراه مردى به نزد معتصم

5915

نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 5915
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست