responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 5871


وصف شده بود كه بنيان آن را استوار نكرده‌اند . مردم سپاه صداى سقوط را شنيدند و بنگريستن آمدند و پنداشتند كه دشمن بر يكى از دسته ها درآمده ، تا وقتى كه معتصم كس فرستاد كه بر مردم سپاه بگشت و خبرشان مىداد كه اين صداى ديوار بوده كه سقوط كرده و دل خوش شدند .
و چنان بود كه وقتى معتصم ، مقابل عموريه فرود آمد و وسعت خندق و بلندى ديوار آن را بديد ، در اين باب تدبير كرد . وى در راه خويش گوسفند بسيار رانده بود ، چنان ديد كه منجنيقهاى بزرگ بيارد به مقدار بلندى ديوار ، كه هر منجنيق گنجايش چهار مرد داشته باشد و كار آن مطمئن و دقيق باشد . منجنيقها را بر كرسىها نهاد كه زير آن چرخها بود و چنان تدبير كرد كه گوسفندان به مردم اردوگاه داده شود ، به هر كس يك گوسفند كه گوشت آن را بخورد و پوست آن را از خاك آكنده كند ، آنگاه پوستهاى آكنده از خاك را بيارند و در خندق افكنند . با خندق چنين كرد و ارابه هاى بزرگ آماده كرد كه هر ارابه گنجايش ده كس داشت و آن را مرتب كرد كه بر پوستهاى آكنده بغلطاند چندان كه خندق پر شود ، چنين كرد ، پوستها را بيفكندند ، اما پوستها برابر و منظم نيفتاد كه از سنگ روميان بيمناك بودند ، نامرتب افتاد و برابر - كردن آن ميسر نبود . دستور داد تا روى آن خاك بريزند چندانكه برابر شد ، آنگاه ارابه اى را بياوردند و بغلطانيدند و چون به نيمهء خندق رسيد به آن پوستها گير كرد و كسان در آن بماندند و با تلاش بسيار از آن خلاصى يافتند ، اما چرخ همچنان آنجا ببود و تدبيرى [1] دربارهء آن نمىشد كرد تا وقتى كه عموريه گشاده شد و ارابه ها و منجنيقها و نردبانها و ديگر چيزها بيهوده شد و سوخته شد .
وقتى روز بعد شد ، معتصم با آنها بر سر شكاف نبرد كرد ، نخستين كسى كه نبرد آغاز كرد اشناس بود و ياران وى . محل تنگ بود و در آن نبرد نمىتوانستند



[1] كلمهء متن : حيله . در اينجا به معنى تلاش و تدبير بوسيلهء ابزار . بايد به ياد داشت كه در زبان تازى علم مكانيك يونانى را علم الحيل ترجمه كرده‌اند . م

5871

نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 5871
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست