responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 5861


سوى زبطره روان كرد كه كمك مردم آنجا باشند . اما ديدند كه شاه روم پس از انجام آنچه ياد كرديم ، سوى ديار خويش رفته . پس اندكى آنجا بماندند ، تا كسان به دهكده هاى خويش باز گشتند و آرامش يافتند .
وقتى معتصم بر بابك دست يافت گفت : « كدام يك از شهرهاى روم پر مقاومتتر است و استوارتر ؟ » گفتند : « عموريه كه از وقتى اسلام بوده هيچكس از مسلمانان متعرض آن نشده كه چشم نصرانيت و بنك [1] آن است و بنزدشان از قسطنطنيه معتبرتر است . » در اين سال معتصم به آهنگ غزا سوى ديار روم رفت . به قولى حركت وى از سامرا به سال دويست و بيست و چهارم بود و به قولى به سال دويست و بيست و دوم ، از آن پس كه بابك را كشته بود .
گويند : چندان لوازم از سلاح و لوازم و ابزار و حوضهاى چرمين و استر و قمقمه و مشك و ابزار آهنى و نفط ، مهيا كرده بود كه پيش از او هيچ خليفه اى مانند آن فراهم نياورده بود . بر مقدمهء خويش اشناس را نهاد . محمد بن ابراهيم نايب وى بود ، بر پهلوى راست وى ايتاخ بود ، بر پهلوى چپش جعفر بن دينار بود ، بر قلب عجيف بن عنبسه بود ، وقتى وارد ديار روم شد بر كنار رود لمس بماند ، كه در سلوكيه است نزديك دريا و از آنجا تا طرسوس يك روز راه هست و هر وقت مبادله اسيران ميان مسلمانان و روميان انجام شود ، مبادله آنجاست .
معتصم ، حيدر پسر كاوس ، يا افشين را سوى سروج فرستاد و دستورش داد از آنجا روان شود و از تنگه حدث در آيد ، روزى را براى وى نام برد و دستور داد در آن روز وارد شود . براى سپاه خويش و سپاه اشناس نيز روزى را معين كرد كه از روز مقرر براى ورود افشين چندان فاصله داشت كه دو سپاه به جايى كه مىخواست سپاهها در



[1] كلمهء متن ، فارسى اصيل ، به گفتهء برهان قاطع مخفف بنه ، اما ظاهرا در اينجا تحريفى است از بن ، به معنى ريشه و پايگاه . ( م )

5861

نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 5861
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست