نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 5832
بايستد ، به احمد بن خليل نيز دستور مىداد كه با يك دستهء ديگر مىايستاد بدين سان سه دسته بر كنار دره پهلوى خانه هاى بذ بود . بابك نيز سپاهى همراه آذين مىفرستاد كه بر تپه اى مقابل اين سه دسته مىايستاد كه كسى از سپاه افشين به طرف بذ نرود . افشين آهنگ در بذ داشت و دستورشان مىداد كه وقتى عبور كردند فقط توقف كنند و از نبرد دست بدارند . بابك وقتى متوجه مىشد كه سپاههاى افشين از خندق حركت كردهاند و آهنگ وى دارند ياران خويش را به صورت كمينها پراكنده مىكرد و جز گروهى اندك با وى نمىماند . افشين از اين خبر يافت ، اما جاهايى را كه در آن كمين مىكردند نمىدانست پس از آن خبر به دو رسيد كه خرميان همگى برون شدهاند و جز گروهى ناچيز از ياران بابك با وى نماندهاند . افشين وقتى بر آن محل بالا مىرفت فرش چرمين براى وى مىگستردند و كرسىاى مىنهادند و بر تپه اى بلند مىنشست كه مشرف بر در قصر بابك بود . مردم به دسته ها بودند و ايستاده بودند . كسانى كه با وى در اين سوى دره بودند دستور مىيافتند از اسب خويش پياده شوند كسانى كه با ابو سعيد و جعفر خياط و يارانش و احمد بن خليل در آن سوى دره بودند پياده نمىشدند كه نزديك دشمن بودند و همچنان بر پشت اسبانشان مىماندند . پيادگان خويش را كه كوهبانان بودند پراكنده مىكرد كه دره ها را تفتيش [1] كنند به اين اميد كه جاى كمينها را پيدا كند و آن را بشناسد ، بدين سان تا پس از نيمروز در كار تفتيش بود . خرميان پيش روى بابك نبيذ مىنوشيدند و در سر ناها مىدميدند و طبل مىزدند . وقتى كه افشين نماز نيمروز مىكرد روان مىشد و به طرف خندق خويش سرازير مىشد كه در روذ الروذ بود . نخستين كسى كه سرازير مىشد ابو سعيد بود ، سپس احمد بن خليل ، سپس جعفر بن دينار . آنگاه افشين باز مىگشت . اين آمدن و بازگشتن وى از جمله