responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 5768


نامه هاى خريطه اى نمىماند كه با شتاب بيارند كه از اين حكم كه صادر كرده به خدا عز و جل تقرب مىجويد و اميد ثواب بسيار از آن دارد دستور امير مؤمنان را كه به تو مىرسد روان دار و آنچه را مىكنى زودتر به پاسخ امير مؤمنان بنويس . در خريطه بندارى جدا از خريطه هاى ديگر كه امير مؤمنان بداند آنها چه مىكنند . ان شاء الله . » نوشته شد به سال دويست و هيجدهم .
راوى گويد : وقتى سخن به آنها باز گفته شد همگيشان پذيرفتند كه قرآن مخلوق است مگر چهار كس : احمد بن حنبل و سجاده و قواريرى و محمد بن نوح مضروب . اسحاق بن ابراهيم بگفت كه آنها را بند آهنين نهادند و چون روز بعد شد همه آنها را پيش خواند كه در بند آهنين بياوردندشان و امتحان را برايشان تكرار كرد سجاده از او پذيرفت كه قرآن مخلوق است و بگفت تا بند وى را بگشايند و آزادش كرد .
گويد : احمد بن حنبل و محمد بن نوح بر مقالت خويش اصرار داشتند و باز نيامدند كه هر دو را در بند آهنين كردند و سوى طرسوس فرستاده شدند . نامه اى دربارهء فرستادن آنها همراهشان نوشت و نامه اى جداگانه فرستاد به توضيح آنچه آن جمع پاسخ داده بودند . چند روز ببودند آنگاه پيششان خواند در آن وقت نامه اى از مأمون به اسحاق بن ابراهيم رسيد كه امير مؤمنان آنچه را جمع پاسخ داده‌اند فهم كرد ، سليمان بن يعقوب متصدى خبر گفته كه بشر بن وليد آيه اى را كه خداى تعالى دربارهء عمار ياسر نازل كرده كه « نه آنكه مجبور شده و دلش بايمان قرار دارد . » [1] تأويل كرده اما در اين تأويل خطا كرده كه مقصود خداى عز و جل از اين آيه آن بوده كه كسى معتقد ايمان باشد و اظهار شرك كند اما آنكه معتقد شرك باشد و اظهار ايمان كند اين مربوط به دو نيست همه آنها را به طرسوس بفرست كه تا به وقت برون شدن امير مؤمنان از سرزمين روم آنجا نگاهشان بدارند .
گويد : اسحاق بن ابراهيم از آن قوم كفيلان گرفت كه در طرسوس به اردوگاه



[1] إِلَّا من أُكْرِه وَقَلْبُه مُطْمَئِنٌّ بِالإِيمانِ 16 : 106 . سوره 16 آيه 106

5768

نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 5768
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست