نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 5756
عقولشان زينت گرفته كه قرآن مخلوق نباشد و با اين گفته به معرض رد خالقيت خدا رفتهاند ، صفتى كه خداى بدان از مخلوق خويش جداست ، كه به اقتضاى عدالت وى ابداع همه اشيا به حكمت و ايجاد آن به قدرت و تقدم بر اشيا به ازليت كه به آغاز آن نمىتوان رسيد و مدت آن را درك نمىتوان كرد خاص اوست كه هر چه جز اوست مخلوق اوست و حادث است و او ايجاد كنندهء آن است . با وجود آنكه قرآن بدين ناطق است در اين باب مدل و قاطع اختلاف است اين گفته همانند گفتار نصارى است كه دربارهء عيسى بن مريم دعوى كردهاند كه مخلوق نيست . اما خداى عز و جل مىگويد : « ما آن را قرآنى عربى كردهايم » [1] و توضيح آن اين است كه ما آن را آفريدهايم ، و هم او جل جلاله گويد : « و همسرش را از او آفريد تا به دو آرام گيرد [2] » و گويد : « و شب را پوششى كردهايم . و روز را ( وقت ) معاش كردهايم [3] و هر چيز زنده اى را از آب آفريد [4] » و او عز و جل قرآن را با اين مخلوقات مذكور در ترتيب برابر گرفته و خبر داده كه او تنها خالق آن است و گفته : « اين قرآنى ارجمند است كه در لوحى محفوظ است [5] » و اين را دربارهء احاطهء لوح بر قرآن گفته و احاطهء جز به مخلوق نشايد . به پيمبر خويش صلى الله عليه و سلم فرموده : « زبان خويش به تلاوت قرآن مجنبان كه نزول آن را به شتاب خواهى [6] » و نيز فرموده : « پند تازه اى از پروردگارشان سويشان نيايد [7] » و فرموده : « ستمگرتر از آنكه دربارهء خدا دروغى ساخته و آيه هاى او را دروغ شمرده كيست ؟ [8] » از قومى خبر آورده به سبب دروغ