responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 5730


« كه زمانى نديم است و گاهى قصه گوى . » آنگاه در امير نگريست و شعرى گفت به اين مضمون :
« اين امير است كه به عطاى دست او « اميد توان داشت « و در ميان كسانى كه ديده‌ام « او را همانند نيست « پوششى از جمال و مهابت بر اوست « با چهره اى كه مژدهء توفيق مىدهد « اسلام در آغاز به دو محفوظ ماند « و به وسيلهء وى نكويى بماند و ناپسندى بمرد « بدانيد كه عبد الله پسر طاهر « پدر نكوكار و امير ماست . » گويد : اين سخنان در عبد الله سخت مؤثر افتاد و گفتار پير را پسنديد و دستور داد پانصد دينار به او بدهند و بگفت تا مصاحب وى شود .
حسن بن يحيى فهرى گويد : وقتى با عبد الله بن طاهر بوديم ما بين سلميه و حمص بطين شاعر حمصى را بديديم كه بر راه ايستاد و خطاب به عبد الله بن طاهر شعرى خواند به اين مضمون :
« مرحبا مرحبا و خوش آمدا « به فرزند صاحب جود « طاهر بن حسين « مرحبا مرحبا و خوش آمدا « به فرزند كسى كه در دو دعوت « اثر نمايان داشت

5730

نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 5730
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست