responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 5657


بيعت مىكرد ، نامش را در آن ثبت مىكرد .
مردم بسيار سوى سهل انصارى رفتند و بيعت كردند ، پس از آن وى در بغداد و بازارها و حومه ها و راههاى آن بگشت و هر كه را كه حمايتگرى مىكرد يا از رهگذران مختلف باج مىگرفت منع كرد و گفت : « در اسلام حمايتگرى و باجگيرى نيست ، » ( حمايتگرى آن بود كه يكى پيش صاحب بستانى مىرفت و مىگفت :
« بستان تو در حمايت من است و هر كه را قصد بدى دربارهء آن باشد از آن دفع مىكنم و من نيز هر ماه فلان و به همان مقدار درم به گردن تو دارم » و اين را خواه ناخواه به او مىداد ) سهل انصارى بدين كار قدرت يافت اما دريوش با وى مخالفت كرد و گفت : « من از كار حكومت عيب نمىگيرم و دربارهء آن تغيير نميارم با حكومت نبرد نمىكنم و نمىگويم چه بكند و چه نكند . » اما سهل مىگفت : « ولى من با هر كه مخالف كتاب و سنت عمل كند ، هر كه باشد ، حكومت يا غير حكومت نبرد مىكنم كه حق بر همهء مردم مقرر است ، هر كه با من بر اين بيعت كند او را مىپذيرم و هر كه مخالفت كند با وى نبرد مىكنم . » سهل به روز پنجشنبه چهار روز رفته از ماه رمضان سال دويست و يكم در مسجد طاهر كه در محلهء حربيان بنيان كرده بود براى اين كار قيام كرد .
خالد دريوش دو روز يا سه روز پيش از او قيام كرده بود .
منصور بن مهدى در اردوگاه خويش در جبل مقيم بود وقتى قيام سهل بن سلامه و يارانش رخ داد و خبر آن به منصور و عيسى رسيد كه بيشتر يارانشان مالربايان و مردم بىمصرف بودند شكسته شدند ، منصور به بغداد آمد ، عيسى با حسن بن سهل مكاتبه مىكرد و چون خبر بغداد به دو رسيد به حسن بن سهل چنان گفت كه وى و مردم خاندان و يارانش را امان دهد به شرط آنكه وقتى در آمد مىرسد حسن ، ياران و سپاه وى و ديگر بغداديان را مقررى ششماهه دهد . حسن از او پذيرفت

5657

نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 5657
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست