responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 5658


و عيسى از اردوگاه خويش حركت كرد و وارد بغداد شد ، به روز دوشنبه سيزده روز رفته از شوال ، همه اردوگاههايشان برچيده شد و وارد بغداد شدند و عيسى ترتيب صلح را با آنها بگفت كه بدان رضايت دادند .
آنگاه عيسى به مداين بازگشت ، يحيى بن عبد الله ، پسر عموى حسن برفت و در دير عاقول جا گرفت . وى را عامل سواد كردند و با عيسى در كار ولايتدارى انباز كردند و تعدادى از بلوك و توابع بغداد را به هر كدامشان دادند .
و چون عيسى به كار صلح پرداخت مردم عسكر مهدى با وى مخالف بودند ، مطلب بن عبد الله خزاعى به پا خاست و سوى مأمون و فضل و حسن بن سهل دعوت مىكرد كه سهل بن سلامه به دو اعتراض كرد و گفت : « براى اين با من بيعت نكرده اى . » منصور بن مهدى و خزيمة بن خازم و فضل بن ربيع از جاى خويش برفتند ، آن روز كه از جاى خويش مىرفتند با سهل بن سلامه بر آنچه دعوت مىكرد ، يعنى عمل به كتاب و سنت ، بيعت كردند ، آنگاه به گريز از مطلب سوى حربيان رفتند .
سهل بن سلامه بنزد حسن رفت و كس از پى مطلب فرستاد كه به نزد وى آيد و گفت :
« براى اين با من بيعت نكرده اى » ، اما مطلب از آمدن بنزد وى ابا كرد . سهل دو يا سه روز با وى به سختى نبرد كرد ، تا عيسى و مطلب صلح كردند .
آنگاه عيسى نهانى كس فرستاد كه سهل را به غافلگيرى بكشد و با شمشير ضربتى به دو زد كه كارگر نشد . و چون سهل غافلگير شد به منزل خويش باز رفت و عيسى به كار مردم پرداخت كه از نبرد دست بداشتند .
حميد بن عبد الحميد مقيم نيل بود وقتى اين خبر به دو رسيد وارد كوفه شد و روزى چند آنجا ببود ، سپس از آنجا برون شد و سوى قصر ابن هبيره رفت و آنجا بماند و جايگاهى گرفت و ديوار و خندقى به دور آن زد و اين در آخر ذى قعده بود .

5658

نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 5658
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست