نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 5639
برهنه شد ، آنگاه دو جامهء ابريشم نازك بر آن پوشانيدند كه ابو السرايا همراهشان فرستاده بود و بر آن نوشته بود : « اصفر بن اصفر ، ابو السرايا ، دعوتگر آل محمد ، اين را سفارش داد براى پوشش خانهء حرام خداى و اينكه پوشش ستمگران بنى عباس را از آن بردارند و از پوشش آنها پاك شود به سال صد و نود و نهم . » آنگاه حسين بن حسن بگفت تا پوششى را كه بر كعبه بوده بود ، ميان ياران وى از علويان و پيروانشان به ترتيب منزلتى كه به نزد وى داشتند تقسيم كنند ، به مالهايى كه در خزانه كعبه بود پرداخت و آن را برگرفت ، هر كس را شنيد كه سپرده اى از فرزندان عباس و پيروانشان به نزد وى هست در خانه اش به وى هجوم برد ، اگر چيزى از اين باب يافت برگرفت و آن كس را عقوبت كرد و اگر چيزى به نزدش نيافت وى را بداشت و شكنجه كرد تا به اندازه توانش از خويشتن فديه دهد و به نزد شاهدان مقر شود كه اين از سياهپوشان بنى عباس و پيروان آنهاست ، بسيار كس دچار اين بليه شدند ، كسى كه كار شكنجه را به عهده داشت يكى از مردم كوفه بود به نام محمد پسر مسلمه كه در خانه اى خاص به نزديك حنوط فروشان جاى داشت و آنجا را شكنجه خانه نام داده بودند . كسان را به هراس انداختند چندانكه بسيار كس از مردم توانگر از آنها گريختند كه با ويران كردن خانه هايشان عقوبتشان كردند . طلاى نازكى را كه بر سر ستونهاى مسجد بود مىتراشيدند و پس از رنج بسيار به مقدار يك مثقال يا نزديك به آن طلا از ستون به دست مىآمد . چوبهاى ساج و آهن پنجره هاى زمزم را بكندند كه به بهايى ناچيز فروخته شد . وقتى حسين بن حسن و كسانى از مردم خاندانش كه همراه وى بودند ديدند كه مردم به سبب رفتارشان نسبت به آنها متغير شدهاند و خبر يافتند كه ابو السرايا كشته شده و طالبيانى كه در كوفه و بصره و ولايتهاى عراق بودهاند رانده شدهاند و حكومت آن به بنى عباس بازگشته ، به نزد محمد بن جعفر طالبى فراهم آمدند كه پيرى بود نرمخوى و به نزد مردمان محبوب و از رفتار زشت بيشتر مردم خاندان
5639
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 5639