responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 5638


< فهرس الموضوعات > سخن از خبر قيام ابراهيم ابن موسى طالبى و كار وى < / فهرس الموضوعات > سخن از خبر قيام ابراهيم ابن موسى طالبى و كار وى چنان كه گفته‌اند وقتى ابو السرايا قيام كرد و كار وى و طالبيان در عراق چنان شد كه ياد شد ، ابراهيم بن موسى و جمعى از مردم خاندان وى در مكه بودند و چون خبر ابو السرايا و طالبيان عراق به ابراهيم رسيد با كسانى از مردم خاندانش كه با وى بودند از مكه برون شد و آهنگ يمن داشت . در آن وقت ولايتدار يمن كه از جانب مامون بود و آنجا مقيم بود اسحاق بن موسى عباسى بود كه چون از آمدن ابراهيم بن موسى و نزديك شدن وى به صنعا خبر يافت با همه سوار كه پياده كه در اردوگاه وى بود از آنجا برون شد ، از راه نجديه ، و يمن را براى ابراهيم بن موسى خالى گذاشت كه نبرد او را خوش نداشت ، از كار عموى خويش داود بن عيسى در مكه و مدينه خبر يافته بود و همانند او عمل كرد و به آهنگ مكه برفت تا در مشاش جاى گرفت و آنجا اردو زد ، مىخواست وارد مكه شود اما علويانى كه آنجا بودند مانع وى شدند . مادر اسحاق بن موسى در مكه از علويان نهان شده بود ، وى را مىجستند اما نهان مانده بود ، اسحاق همچنان در مشاش اردو زده بود كسانى كه در مكه نهان بودند از سر كوهها سوى وى مىرفتند ، مادر را در اردوگاه پسرش ، بنزد وى بردند .
و چنان بود كه ابراهيم بن موسى را قصاب مىگفتند ، بس كه در يمن ، مردم كشت و اسير گرفت و مال گرفت .
< فهرس الموضوعات > سخن از كار حسين بن حسن افطس در مكه < / فهرس الموضوعات > سخن از كار حسين بن حسن افطس در مكه در اين سال در نخستين روز محرم ، از آن پس كه حج گزاران ، از مكه پراكنده شدند حسين بن حسن افطس پشت مقام بر فرشى ديبا نشست كه دو تا شده بود و بگفت تا جامه هايى را كه بر كعبه بود برگرفتند چنان كه چيزى از پوشش آن به جاى نماند و سنگ

5638

نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 5638
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست