responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 5623


اين حال ببود و مىخنديد ، آنگاه بگفت تا مرا بگشودند و به دو چنان نمودم كه خويشتن را پاكيزه كردم و جامه هاى خويش را عوض كردم و بر او گذشتم .
عباس بن فضل بن ربيع كه حاجب مخلوع بوده بود گويد : بر سر وى ايستاده بودم ، غذايى بياوردند كه تنها بخورد و خوراكى شگفتانگيز كرد ، رسم آن روز چنان بود كه براى خليفگان سلف ، غذايى خاص هر كدامشان را تهيه ميكردند و از آن پس كه از غذاهاى گوناگون مىخورد غذاى وى را ميآوردند .
گويد : بخورد تا فراغت آنگاه سر برداشت و به ابو العنبر كه خادم مادر وى بوده بود گفت : « به مطبخ برو و به آنها بگو براى من بزماوردى [1] آماده كنند و آن را همچنان دراز واگذارند و پاره پاره نكنند و داخل آن پيه مرغ باشد و روغن و سبزى و تخم مرغ و پنير و زيتون و گردو و بسيار نهند و زود آماده كنند . » چندان وقتى نگذرانيد كه آن را بياوردند در خوانى چهار گوش كه بزماوردهاى دراز را بر آن نهاده بودند ، به صورت قبه عبد صمدى چنان كه بالاى آن يك بزماورد بود ، آن را پيش روى وى نهادند كه يكى را برداشت و بخورد و همچنان يكى يكى بخورد تا بر خوان چيزى نماند .
مخارق گويد : شبى بر من گذشت كه هرگز نظير آن بر من نگذشته بود . دير شب در خانهء خويش بودم كه فرستادهء محمد به نزد من آمد ، وى خليفه بود و مرا دوان ببرد تا به خانهء وى رسانيد ، وارد شدم ابراهيم بن مهدى را ديدم كه از پى او نيز فرستاده بود چنان كه از پى من فرستاده بود كه با هم رسيده بوديم ، به درى رسيد كه به صحنى مىرسيد ، صحن از شمعهاى بزرگ خاص محمد پر بود ، و صحن چون روز بود . محمد در اطاقك متحرك بود [2] خانه از پسران



[1] كلمهء متن : با واو ، بر وزن تنها گرد ، گوشت پخته و تره و خاگينه باشد كه در نان تنگ پيچند و مانند نواله سازند و با كارد پاره پاره كنند و بخورند . برهان .
[2] كلمهء متن : كرج ( به ضم ) بگفته اقرب الموارد معرب است در برهان كرچه آمده ( بضم ) بمعنى خانهء چوبى و علفى جاليز با نان و كشكاران كه ظاهرا فارسى كرج است و در اينجا كلمه اى مناسبتر از اطاقك متحرك به نظر نرسيد .

5623

نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 5623
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست