responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 5613


« كه مخالفت وى را درست نمىدانم « آن را به ديگرى دهيد كه من « جز به صحبت ، همدم نيستم .
« نصيب من از آن وقتى به گردش آيد « همين است كه ببينم و نفحه آن را ببويم « گويى من كه وصف شراب مىگويم « چون آن خارجيم كه « حكميت خاص خداست را « رونق مىدهد « و از برداشتن سلاح نبرد عاجز است « اما آنكه توان دارد به دو گفته است « به پا نخيزد . » از ابو الورد شيعى آورده‌اند كه به نزد فضل بن سهل بوديم به خراسان . از امين سخن آوردند ، گفت : « چگونه نبرد با محمد روا نباشد كه شاعر وى در مجلسش مىگويد :
« شرابم بنوشان و بگو كه شراب است « اگر آشكارا ميسر باشد ، نهانى منوشان . » گويد : قصه به محمد رسيد و بگفت تا فضل بن ربيع ، ابو نواس را بگرفت و به زندان كرد .
كامل بن جامع به نقل از يكى از ياران و روايتگران ابو نواس گويد : ابو نواس اشعارى گفته بود كه به گوش امين رسيده بود و آخر آن چنين بود :
« گردنفرازى من بر كسان فزونى گرفته « از آن رو كه گر چه تنگدست باشم

5613

نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 5613
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست