نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 5587
كسى كه تسليم فرمان اوست و به تقدير او رضا مىدهد . و السلام . » گويند : وقتى محمد كشته شد و غوغا برخاست و سپيد و سياه امان يافتند و مردمان آرام گرفتند طاهر به روز جمعه وارد شهر شد و با كسان نماز كرد و سخنرانى - اى بلاغت آميز كرد و از آيات كوبندهء قرآن در آن آورد آنچه از آن جمله به خاطر مانده اين است كه گفت : « ستايش خدا را كه مالك ملك است ، ملك را به هر كه خواهد دهد و ملك را از هر كه خواهد ستاند ، هر كه را خواهد عزت دهد و هر كه را خواهد زبون كند كه همه چيز به دست اوست و به همه چيز تواناست [1] و آيه هاى ديگر قرآن كه پياپى همديگر بود و به اطاعت و وابستگى جماعت تشويق كرد و ترغيبشان كرد كه به ريسمان اطاعت چنگ زنند . آنگاه سوى اردوگاه خويش برفت . گويند : وقتى به روز جمعه به منبر رفت و بسيار كس از بنى هاشم و سرداران و ديگران حضور داشتند گفت : » « ستايش خدا را كه مالك ملك است ، و آن را به هر كه خواهد دهد و هر كه را خواهد عزت دهد و هر كه را خواهد زبون كند كه همه چيز به دست اوست و به همه چيز تواناست [ 1 ] خدا عمل تبهكاران را به صلح نميارد [2] خدا نيرنگ خيانتكاران را بهدف نميرساند [3] غلبهء ما از دست ما و تدبير ما نبود بلكه خداى براى خلافت خويش برگزيد كه خلافت را ستون دين و قوام بندگان خويش و ضبط نواحى و بستن مرزها و مهيا كردن لوازم و فراهم آوردن غنيمت و اجراى حكم و گسترش عدالت و زنده داشتن سنت كرده و بطالتها و لذتجويى از شهوات گناه آميز و
[1] الحمد لله مالك الملك يوتى من يشاء و ينزع الملك ممن يشاء و يعز من يشاء و يذل من يشاء بيده - الخير و هو على كل شيء قدير [2] لا يُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِينَ 10 : 81 سوره يونس ( 15 ) آيه 81 [3] لا يَهْدِي كَيْدَ الْخائِنِينَ 12 : 52 . سوره يوسف ( 12 ) آيه 52
5587
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 5587