نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 5585
« اكنون كه به امير مؤمنان كه خدايش محفوظ دارد مىنويسم در « ناحيهء من دعوتگر فتنه يا فتنه گر يا كوشاى فساد و هيچگونه كس نيست جز « شنواى مطيع حاضر كه خداى شيرينى امير مؤمنان و آرامش زمامدارى « وى را به دو چشانيده است كه در سايهء آن مىچمد و به بازرگانى و كارهاى « معيشت خويش مىپردازد و خدا عهده دار لطفى است كه كرده كه به رحمت « خويش آن را كامل مىكند و با افزون آن منت مىنهد . « من از خداى مىخواهم كه نعمت خويش را بر امير مؤمنان « خوش كند و افزايش آن را مستمر كند و او را فرصت سپاسدارى دهد و منت « خويش را به نزد وى پياپى و مستمر و پيوسته كند چندان كه خداى به بركت وى و « بركت زمامدارى و ميمنت خلافتش خير دنيا و آخرت را بر او و دوستان « و انصار حقش و جماعت مسلمانان فراهم آرد كه خداى عهده دار و انجامگر « اين است كه وى شنونده است و مدبر آنچه خواهد . « نوشته شد ، به روز يكشنبه چهار روز مانده از محرم سال صد و - « نود و هشتم . » دربارهء محمد مخلوع آوردهاند كه وى پيش از كشته شدن و از آن پس كه در شهر جاى گرفت و ديد كه كار روى از او بگردانيده و يارانش نهانى روان مىشوند و سوى طاهر مىروند در بنايى كه در باب الذهب كرده بود و از پيش بنيان آن را دستور داده بود نشست و دستور داد همه سرداران و سپاهيانى را كه با وى در شهر بودند حاضر كنند كه در عرصه فراهم آمدند . از بالا بر آنها نمودار شد و گفت : « سپاس خدايى را كه بر مىبرد و فرو مىنهد ، مىبخشد و ممنوع مىدارد ، مىبندد و مىگشايد و سرانجام سوى اوست . با وجود بليات زمانه و ناياورى ياران و پراكندگى مردان و رفتن اموال و رخداد بليات و رسيدن مصايب ، او را ستايش مىكنم ، ستايشى كه به سبب آن پاداش بسيار براى من ذخيره نهد و تعزيت نيك سوى
5585
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 5585