responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 5581


« مرگ او را سرد كرده بود « و چشمش از حالت بگشته بود . » گويد : و اين به مأمون رسيد و سخت بر او گران آمد .
مداينى گويد : طاهر فتح را براى مأمون نوشت :
« اما بعد ، حمد خداى تعالى را كه صاحب عزت است و جلال و « ملك و قدرتى كه چون چيزى را اراده كند فقط بدان گويد : باش و بباشد .
« خدايى جز او نيست ، رحمان است و رحيم . از جمله چيزها كه خدا مقرر « كرده بود و استوار داشت و تدبير كرد و تأييد كرد اين بود كه مخلوق بيعت « وى را كاستى دهد و پيمان وى را بشكند و در فتنه افتد و به سبب آنچه كرده « بود كشته شدن بر وى مقرر گشته بود كه خدا ستمگر بندگان نيست [1] . به « امير مؤمنان كه خدا بقايش را دراز كند نوشتم كه سپاه خداى شهر را با « خلد در ميان گرفت و دهانه ها و راهها و معبرهاى آن را در دجله و اطراف « كوچه هاى مدينة السلام بست و دوران پادگانها نهاده شد و كشتىها و زورقها « با ارابه ها و مردان جنگى به مقابل خلد و در خراسان فرستادم به احتياط از « مخلوع كه مبادا حيله اى كند يا به راهى رود كه طريقى براى برانگيختن « فتنه اى يا احياى آشوبى ، يا ايجاد پيكارى بيابد و اين از آن پس بود كه « خداى عز و جل محصورش كرده بود و مخذول داشته بود . دربارهء پيشنهادى « كه هرثمة بن اعين وابستهء امير مؤمنان به دو كرده بود فرستادگان از پى « يك ديگر مىرسيد كه از من مىخواست كه راه وى را بگشايم تا سوى « هرثمه رود . من و هرثمة بن اعين فراهم آمديم كه در اين باب سخن كنيم و « من آنچه را دربارهء وى كرده بود و در نظر داشت نپسنديدم كه خداى ، وى « را به سختى گرفته بود و اميد وى را از هر گونه حيله و دستاويز بريده بود ، « آذوقه از وى بريده بود و ميان وى و آب نيز حايل شده بود چه رسد به



[1] وَأَنَّ الله لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ 3 : 182 سورهء آل عمران آيهء 182

5581

نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 5581
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست