نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 5553
« پنجه هاى درهم كوب به آنها مىرسد « و پردهء دلهاى محكم را چنان مىدرد « كه راه گور مىگيرند « و خداى همگيشان را « به سبب آرزومندى و بدكارگى « به هلاكت مىرساند . » گويند : هرش با غوغاييان و برهنگان و امثالشان برون شد و سوى جزيرهء عباس رفت . گروهى از ياران طاهر برون شدند و نبردى سخت كردند . آنجا ناحيه اى بود كه در آن نبردى رخ نداده بود سپس اين سمت محل نبرد شد تا فتح از آنجا رخ داد . نخستين روزى كه در آنجا نبرد كردند ، ياران محمد بر ياران طاهر برترى يافتند چنان كه آنها را تا خانه ابو يزيد سروى پس راندند و مردم حومه اين نواحى كه مجاور در انبار بود هراسان شدند . گويند : وقتى طاهر چنين ديد سردارى از ياران خويش را سوى آنها فرستاد كه در جبهه هاى بسيار مشغول بود و از آنجا با ياران محمد نبرد مىكرد در اين سمت نبردى سخت داشتند و بسيار كس در صراة غرق شد و كسانى نيز كشته شدند . عمرو وراق دربارهء هزيمت طاهر در روز نخستين شعرى گفت به اين مضمون : « منادى طاهر به نزد ما ندا داد « كه اى قوم دست بداريد و در خانه ها بنشينيد « شايد فردا شيرى درنده و غران بيايد ، پس بترسيد « اما غوغاييان از پس نيم شب و پيش از نماز « به روز شنبه بر او تاختند « و در تاريكى شب « جمع وى را آشفته و بىحركت كردند . »
5553
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 5553