نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 5549
« سخنى ميارند كه رونق ندارد ، « هر روز اين روسپىزادگان « حكايتها دارند . » گويد : و چون خبر به طاهر رسيد كه برهنگان و حاتم بن صقر با عبيد الله بن - وضاح و هرثمه چه كردهاند بر او سخت گران آمد و غمين شد و بگفت تا بالاى شماسيه پلى بر دجله ببندند و ياران خويش را روان كرد و بياراست و با آنها به طرف پل رفت كه سوى برهنگان عبور كردند و با آنها نبردى سخت كردند . طاهر دمبدم ياران خويش را به كمك آنها فرستاد تا ياران محمد را پس راندند و از شماسيه بيرون كردند و عبيد الله بن وضاح و هرثمه را به جايشان برد . گويد : و چنان بود كه از پى ظفر برهنگان ، محمد به ترميم قصرها و جايگاههاى خويش كه در خيزرانيه بود دو هزار هزار درم خرج كرده بود و ياران طاهر همه را بسوزانيدند ( سقفها طلااندود بود ) و از برهنگان و غارتگران بسيار كس بكشتند . گويد : عمرو وراق در اين باب شعرى گويد به اين مضمون : « انس و جن و طاهر بن حسين « صبحگاه دوشنبه به ما تاختند « شبانگاه گروهشان را فراهم آوردند و بانگ زدند « امروز انتقام حسين را [1] بگيريد ، « طبلشان را زدند و هر كه نيزه و بازوى محكم داشت « سوى آنها تاخت . « اى كه به دشت كشته شدى و به شط افتادى « و دلبستگانش در دو كوهستان طىاند
[1] منظور حسين بن على بن عيسى ماهانى است كه از اين پيش ياد وى رفت . ( م )
5549
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 5549