responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 5813


كرد و از بغداد برون شد و به آنجا بازنگشت .
در اين سال معتصم بر فضل بن مروان خشم آورد و او را به زندان كرد .
سخن از اينكه چرا معتصم بر فضل ابن مروان خشم آورد و او را به زندان كرد ؟ و سبب پيوستگى وى به معتصم گويند : فضل بن مروان كه يكى از مردم بردان بود به يكى از عاملان پيوسته بود كه براى وى مىنوشت كه خطى خوش داشت ، آنگاه به نزد دبيرى رفت از آن معتصم به نام يحيى جرمقانى . فضل بن مروان پيش روى او خط مىنوشت و چون جرمقانى بمرد فضل به جايش نشست . براى فضل ، على بن حسان انبارى مىنوشت .
چنين بود تا معتصم به جايى رسيد كه رسيد و فضل دبير وى بود كه با وى به اردوگاه مأمون رفت ، سپس با وى به مصر رفت و اموال مصر را به دست گرفت ، آنگاه فضل پيش از درگذشت مأمون به بغداد آمد كه دستورات معتصم را روان مىكرد و از زبان او هر چه مىخواست مىنوشت تا وقتى كه معتصم با عنوان خليفه بيامد و فضل همه - كارهء ( صاحب ) خلافت شد . همهء ديوانها و گنج مالها زير دست وى بود . وقتى ابو - اسحاق به بغداد آمد بنا كرد به دو دستور مىداد كه نغمه گر و عملهء طرب را عطا دهد اما فضل آن را روان نمىكرد كه بر ابو اسحاق گران شد .
ابراهيم بن جهرويه به من گفت كه ابراهيم معروف به هفتى [1] كه دلقك بود معتصم براى وى دستور مالى داد و به فضل بن مروان دستور داد كه آن را به وى بدهد اما فضل آنچه را معتصم دستور داده بود به دو نداد . يك روز كه هفتى به نزد معتصم بود ، از آن پس كه خانهء وى در بغداد بنيان شده بود و براى وى در آن بستانى كرده بودند ، معتصم به پا خاست و در بستان مىرفت كه در آن مىنگريست و اقسام سبزه ها و كشته ها را مىديد ، هفتى نيز با او بود . هفتى از آن پيش كه خلافت به



[1] كلمهء متن .

5813

نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 5813
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست