نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 5539
« و اين جوانمرد وقتى با نيزه زند « گويد : اين را از جوانمرد عيار بگير . « چه بسيار بزرگان كه نبرد گمنامشان كرد « و چه بسيار ماجراجويان طرار را بالا برد . » محمد بن جرير گويد : در اين سال طاهر ملاحان و ديگر كسان را از اينكه چيزى به بغداد وارد كنند ممنوع داشت ، مگر براى كسانى از بغداديان كه از سپاه وى بودند ، و براى اين منظور بر ملاحان مراقب نهاد . سخن از اينكه چرا طاهر وارد كردن چيزها را به بغداد ممنوع داشت و آنچه از وى و از ياران محمد مخلوع رخ داد ؟ چنان كه گفتهاند سبب آن بود كه وقتى كسانى از ياران طاهر در قصر صالح كشته و زخمدار شدند سخت غمين شد و بر او سخت آمد ، كه هر نبردى داشته بود به سود وى بوده بود و ضرورى نبوده بود ، و چون بر او سخت آمد در آن هنگام دستور ويران كردن و سوختن داد و ما بين دجله و دار الرقيق و در شام و در كوفه تا صراة و آسياهاى ابو جعفر و حومهء حميد و نهر كرخايا و كناسه خانه هاى كسانى را كه با وى مخالفت مىكردند بسوخت و بر ياران محمد شبيخون بردن آغاز كرد و در دل شب بر آنها تاخت ميبرد ، هر روز ناحيه اى را از پس ناحيه اى تصرف مىكرد و خندق مىزد و از جنگاوران ، مراقبان بر آن مىگماشت . ياران محمد ويرانى بيشتر ميكردند و چنان شد كه ياران طاهر ، خانه را ويران مىكردند و مىرفتند ، ياران محمد درها و سقفهاى آن را مىكندند و در كار تعدى براى ياران خويش زيان آميزتر از ياران طاهر بودند . گويد : يكى از شاعرانشان كه گويند عمرو بن عبد الملك وراق عترى بود در
5539
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 5539