نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 97
خداى عزّ و جلّ كرده بود كه آب عذاب فرستد ، نوح همه فرزندان را و مؤمنان را سوى خويش گرد آورد ، و زنش همى نان پخت ، و تنور پر آتش بود ، آب از تنور بر آمد ، چنان كه خداى گفت : * ( وَفارَ التَّنُّورُ فَاسْلُكْ فِيها من كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَأَهْلَكَ إِلَّا من سَبَقَ عَلَيْه الْقَوْلُ 23 : 27 ) * . * ( وَمن آمَنَ وَما آمَنَ مَعَه إِلَّا قَلِيلٌ 11 : 40 ) * . چون آب از تنور بر آمد ، زنش بدويد و نوح را آگاه كرد . نوح گفت : آمد وعدهء عذاب خداى عزّ و جلّ . پس نوح به كشتى اندر شد و همه مؤمنان را به كشتى اندر نشاند ، همه هشتاد تن بودند . و گروهى از علماء ايدون گويند كه همه از ذريّت نوح بودند ، و نوح را سه پسر بودند و آن هشتاد تن ديگر . و خداى عزّ و جلّ به قرآن اندر فرمود : * ( وَجَعَلْنا ذُرِّيَّتَه هُمُ الْباقِينَ 37 : 77 ) * . و گفت : آنچه در اين جهان بماندند همه ذرّيّت نوح بودند و ديگر همه هلاك شدند . پس چهل شبانروز آب از زمين بر مىآمد ، و كشتى از جاى برخاست و چون آب كشتى از جاى برگرفت پسر نوح آنكه كافر بود به آب اندر بماند و آب او را تا به ميان گرفت . نوح او را گفت : * ( يا بُنَيَّ ارْكَبْ مَعَنا وَلا تَكُنْ مَعَ الْكافِرِينَ 11 : 42 ) * . اى پسر به كشتى اندر آى و مسلمان شو تا با كافران غرقه مشوى . پسرش گفت : * ( سَآوِي إِلى جَبَلٍ يَعْصِمُنِي من الْماءِ 11 : 43 ) * . اين پسر شبان بود و هر گاه كه باد يا سيلى آمدى او گوسپندان را بر سر كوه بردى و خود بر آنجا شدى و از آب برستى ، چنان دانست كه اين نيز همچنان باشد . گفت : بر سر كوه شوم تا از آب مرا نگاه دارد . نوح گفت : * ( لا عاصِمَ الْيَوْمَ من أَمْرِ الله إِلَّا من رَحِمَ 11 : 43 ) * . گفت : اين فرمان خداى است و از فرمان او كس را بازداشت نيست . پس با وى حديث مىكرد تا آب موج بزد و او را غرقه كرد . نوح گفت : * ( رَبِّ إِنَّ ابْنِي من أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الْحَقُّ وَأَنْتَ أَحْكَمُ الْحاكِمِينَ 11 : 45 ) * . گفت : يا رب ! اين پسر من از اهل بيت من است و تو وعده كردهاى كه مرا و اهل مرا برهانى . خداى تعالى گفت : * ( يا نُوحُ إِنَّه لَيْسَ من أَهْلِكَ إِنَّه عَمَلٌ غَيْرُ صالِحٍ 11 : 46 ) * . او نه اهل تو است كه به تو نگرويده است . پس آب بر زمين بسيار شد و چهار پايان زمين بر سر آب آمدند . خداى تعالى باد را بفرمود تا همه سباع را سوى نوح گرد آورد تا نوح از هر جنسى جفتى بگرفت و به كشتى اندر آورد و ديگر دست بازداشت تا غرقه شدند ، و چنين گويند كه چون به
97
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 97