responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 80


آدم بود و بزرگتر و دليرتر و بخردتر بود و موحّد بود ، و بر آن كوه بر جانوران بودند زيانكار چنان كه پلنگ و گرگ و آنچه بدان ماند ، و هر كه از ايشان گيومرت را بديدى از هيبت او بگريختى . و پسرى بود او را از همه كهتر و نيكو روى بود .
مارى نام و با عقل و خرد بود ، او را بر همه فرزندان خود سالار كرد و گفت : هر چه كنيد به فرمان باشيد و سر از حكم او مكشيد و همه كار به فرمان او كنيد كه برادر [ او ] هيشنگ را مرده بكشتند و مرا بنمودند كه ايشان كجااند . خواهم شدن كه مگر كين فرزند خويش از ايشان بستانم تا از ديگر فرزندان حذر گيرند . و اگر من خاموش باشم از شما هيچكس زنده نگذارند . ايشان گفتند : پس ما با تو بياييم و ترا خدمت كنيم و يارى كنيم بر دشمنان . گفت : من به يارى خداى عزّ و جلّ بسنده كردم ، شما ايدر بآرام باشيد .
پس گيومرت برفت . چون از حدّ فرزندان خويش بيرون آمد ، وقت نماز پيشين بود . يكى خروس سپيد ديد هم بر ميان راه ايستاده و يكى ماكيان در عقب وى ، و مارى پيش خروس آهنگ او كرده ، و خروس بر مار حمله مىكرد و به غلبه او را همى زد و هر بارى كه مار را بزدى بانگى خوش بكردى . پس آن ديدار او و بانگ و حرب او گيومرت را خوش آمد . گفت : از مرغان اين عجب مرغى است بر جفت خويش چنين مهربان كه او را از دور همى دارد و خود حرب همى كند با دشمن چون فرزندان آدم ، طبع اين با طبع مردم نزديك است .
پس گيومرت آن مار را بزد و بكشت و آن مرغ به منقار بدان الهام كه او را بود به نشاط بانگى بكرد . گيومرت را سخت خوش آمد . طعامى كه داشت پاره‌اى در پيش وى انداخت . آن مرغ سر بر زمين گرفتن گرفت و آن جفت خويش را همى خواند و از آن هيچ نخورد تا آن ماكيان فراز آمد و آن علف بخورد . گيومرت گفت : اين هنر [ و ] طبع سخاوت كه اندر اين مرغ است به فال نيك است كه من همى به طلب دشمن شوم ، و يكى دشمن فرزند آدم مار است . اين مرغ با مار همى حرب كرد . اين فرّخ مرغى است و به فال نيك است و داشتن وى واجب است . چون از آن حال كه همى شد بپرداخت ، خروس و ماكيان را با خود ببرد به ميان فرزندان خويش و گفت ،

80

نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 80
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست