responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 666


بود او را نيكو روى ، نام وى فيروز دخت ، با عقل تدبير و فيروز وى را بزرگ داشتى و با وى تدبير كردى . و آن دختر را با خويشتن ببرد و هر دو پسر را بدين سوفراى سپرد و پادشاهى به وى سپرد تا كار همى راند . مهتران سپاه و موبد او را گفتند كه اين راى و تدبير خطا است كه زن را به حرب برى و پسر را به خانه مانى . فيروز سخن كس نشنيد و از موبد نينديشيد . فيروز دخت را با خويشتن ببرد و موبد را نيز ببرد ، و سپاه بكشيد صد هزار مرد با پانصد پيل ، و برفت تا بدان حدّ كه سر مناره بود و آنجا بنشست .
و آن مناره از سنگ بنا كرده بود و روى گداخته به دو فرو گذاشته تا يك لخت شده . فيروز گفت : مرا سوگند است كه از آن سوى مناره نشوم ، و اين را ويران نشايد كردن ، اين را بر كنيد و بر روى زمين اندازيد . همچنان كردند و مناره درست بر زمين افتاد . پس بفرمود تا گردونه ها بياوردند و آن مناره را بر آنجا نهادند و به پيلان اندر بستند پنجاه پيل ، و سيصد مرد بر آنجا موكّل كرد تا آن را همى كشيدند ، و گفت : مرا سوگند است كه از آن سوى مناره نشايد گذشتن ، اين مناره اندر پيش من همى كشيد تا من از پس اين همى آيم با همه سپاه تا سوگند دروغ نشود . و گروهى گفتند كه آن مناره بهرام گور كرده بود ميان خراسان و تركستان .
پس چون فيروز اين حيلت ساخت ، [ b 120 ] موبد او را گفت : اى ملك ! اين حيلت چيز نيست ، و ترا سوگند دروغ شود ، و اگر چنين حيلتها روا بودى خود هرگز عهد و صلح نكردندى با يك ديگر . فيروز سخن موبد نشنيد و سپاه از پس مناره همى راند . چون خشنواز اين سخن بشنيد ، سپاه گرد كرد و به سر حدّ بلخ آمد و طخارستان ، و لشكرگاه بزد ، و دانست كه با فيروز بر نيايد و سپاه عجم . پس بفرمود تا گرد لشكر خويش كنده كردند بزرگ ، ده ارش بالا و بيست ارش پهنا ، و پر از آب كردند و آن را به چوبهاى ضعيف بپوشيدند و خاك بر افگندند و آن كنده را پنهان كردند ، و راهى ديگر بساخت باريك و خود با سپاه خويش بدان راه باريك همى گذشتند و به لشكرگاه بنشست .
چون فيروز با سپاه فراز آمد و برابر يك ديگر رسيدند ، و خشنواز آن سپاه بديد و

666

نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 666
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست