responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 602


كرمان به دست وى اسير بود ، او را بكشت و سپاه بكشيد و سوى سواحل شد و با ملك حرب كرد . و اردشير به دست خويش ايسون را بكشت و ملك سواحل بگرفت و از گنج خانهء وى نيز بسيار خواسته برداشت ، و خليفتى بنشاند از دست خويش . و هم اندر پادشاهى وى شهرى بود نام آن اردشير خوره ، و آن [ را ] ملك [ ى ] ، به وى نامه كرد و به طاعت خويش خواند ، نام وى مهرك . پس اردشير تاختن كرد و او را نيز بگرفت و بكشت ، و سپاه بكشيد و به پارس باز آمد و به شهر جور بنشست .
و اين جور شهرى است كه در پارس خرّمتر از آن شهر نيست ، با اسپرغمها و ميوه ها و درختان و آبهاى روان ، و اين گلاب پارسى از جور آرند . و اردشير را مراد بود كه نشست خويش به جور كند . و گروهى گويند كه آنجا شهر نبود ، و اين شهر خود اردشير بنا كرد و خويشتن را آنجا كوشكى كرد و حصارى ، نام آن اطيراك ، و آتشخانه كرد و آنجا بياراميد . و ملك پارس و كرمان و سواحل همه او را گشت . و مردى بود به قهستان و اصفهان ، از پارس از اين سوى ، و ملك اصفهان و جبال همه او داشت ، نام او اردوان الپهلوى ، و از اهل بيت ملك بود از عجم . و اين جوهر و هر كه ملك اصطخر بود كه بابك پدر اردشير او را بكشت و اين ملوك طوايف ، اردوان را بزرگ داشتندى . پس اردشير نشسته بود به اردشير خوره ايمن ، و از اردوان نامه آمد كه تو قدر خويش نشناختى و از حدّ و مقدار خويش اندر گذشتى ، تو يكى كودكى از روستاى اصطخر . پدرت بابك به روستا بودى ، مقدارش چندان نبودى كه پيشتر آمدى . ترا كى فرمود كه ملك اصطخر بگير و ملوك پارس و كرمان را بكش ، و ترا با تاج و تخت ملك چه كار است ؟ و من ملك اهواز را نامه كردم كه بسوى تو آيد و ترا بند كند و سوى من فرستد .
اردشير نامه بخواند و او را جواب كرد كه مرا اين تاج و تخت و مملكت خداى داد و بر اين ملكان ظفر داد ، و اميد دارم كه بر تو نيز ظفر دهد تا سرت بر گيرم و گنج خانهء تو به آتشخانه اندر هزينه كنم . و اردشير از آنجا به اصطخر آمد و مردى را با سپاه آنجا خليفت كرد ، نام او سام ، و از آنجا برفت . بس روزگار بر نيامد كه نامه آمد

602

نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري    جلد : 1  صفحه : 602
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست