نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 516
وى عبادت باشد . پس اين كه جبريل او را گفت بگوى : * ( إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْماً 19 : 26 ) * . و به لغت عرب اندر صوم را صمت خوانند ، چنان كه نابغه جعدى گفت ، شعر : < شعر > خيل صيام و خيل غير صائمة تحت العجاج و اخرى لعلك اللَّجما < / شعر > پس چون مريم لختى خرما بخورد و آب بخورد ، قوّت به وى باز آمد ، عيسى را بر گرفت و بدان مزكت آورد سوى قوم . * ( فَأَتَتْ به قَوْمَها تَحْمِلُه 19 : 27 ) * . پس آن عبّاد و زهّاد بدان مزگت اندر چون فرزند مريم بديدند ، همه عجب بماندند و زكريّا عجب بماند . مردم زكريّا را ملامت كردند ، و گفتند : اين را ضايع كردى تا زن جوان زنا كرد و فرزند آورد . زكريّا گفت : هيچ كس از نرينه دست بر وى ننهاد . گفتند : پس اين فرزند از كجا آورد ؟ گفتا : ندانم ، از وى بپرسيد . همه بر مريم گرد آمدند و گفتند : * ( يا مَرْيَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَيْئاً فَرِيًّا 19 : 27 ) * . چيزى منكر آوردى ! * ( يا أُخْتَ هارُونَ ما كانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ 19 : 28 ) * . بهرى از مفسّران گفتند كه اين هارون بن عمران بود . او را خواستند ، برادر موسى ، زيرا كه پدر مريم از فرزندان سليمان بن داود بود و از فرزندان هارون ، همچنان كه مردى از قبيلهء بنى تميم گويد : يا اخا تميم و زنى را گويد : يا اخت تميم ، يعنى آن كه تو از قبيله و فرزندان بنى تميمى . ايشان نيز هم بدين معنى مريم را گفتند : يا اخت هارون ، يا آن كه تو از قبيلهء هارونى . پس مريم با ايشان سخن نگفت ، اشارت كرد سوى عيسى كه سخن با وى گويند . * ( فَأَشارَتْ إِلَيْه 19 : 29 ) * . ايشان گفتند : * ( كَيْفَ نُكَلِّمُ من كانَ في الْمَهْدِ صَبِيًّا 19 : 29 ) * . بر ما همى فسوس كنى ، ما با كودكى اندر گاهوار سخن گوييم ؟ ! خداى عزّ و جلّ عيسى را هم اندر آن حال به سخن آورد و مر علامت [ نبوّت ] او را و پاكى مادرش را ، و زكريّا را و يوسف را از آن تهمت كه بنى اسرائيل كردند . گفت : * ( إِنِّي عَبْدُ الله 19 : 30 ) * . من بندهء خدايم . و نخستين عيسى به بندگى خداى مقّر آمد ، دروغ [ زن كرد ] همه ترسايان را . * ( آتانِيَ الْكِتابَ 19 : 30 ) * . يعنى : انجيل . مرا كتاب انجيل بياموخت . و به همه خبرها چنان است كه انجيل عيسى اندر شكم مادر دانست ، و مادرش چون نماز كردى ، وى اندر شكم مادر انجيل همى خواندى . پس گفت : * ( وَجَعَلَنِي نَبِيًّا 19 : 30 ) * . و مرا
516
نام کتاب : تاريخ الطبرى ( تاريخنامه طبرى ) ( فارسي ) نویسنده : محمد بن جرير الطبري جلد : 1 صفحه : 516